یک کارشناس بازار سرمایه به بهانه موج جدید رشد قیمت سهام در پساتحریم به مقوله سفتهبازی و سرمایهگذاری در بازار سرمایه پرداخت. به گزارش ملت بازار، محمد سعید حیدری، مدیر سرمایهگذاری شرکت کارگزاری سرمایه و دانش به بهانه موج جدید رشد قیمت سهام در پساتحریم به بررسی ماهیت و تفاوت بنیادی سفتهبازی و سرمایهگذاری در بورس پرداخت. وی اعلام کرد: رابرت کیوساکی در کتاب بابای پولدار، بابای بیپول جمله جالبی دارد که میگوید: «بهجای اینکه برای پول کار کنید بگذارید پول برای شما کار کند.» میتوان این جمله را در بازار سرمایه اینگونه بازنویسی کرد: «بهجای آنکه سفتهباز باشید سعی کنید سرمایهگذار باشید.» هر زمان که خبرهای مثبت در بازار سرمایه عیان میشود در شبکههای مجازی و گروههای اجتماعی صحبتهای بیپایانی در مورد رشد شدید بازار، توصیه به خرید و نگهداشت و... صورت میگیرد، در پس تمامی این جاروجنجالها و حتی خبر و شایعهسازیها یک هدف وجود دارد، سود بردن از افزایش و حتی حبابی شدن قیمت سهام. پس از یک افزایش دلچسب، سهام فروخته شده و مجددا سعی میشود سهام جدیدی خریداری و امیدوار بود که رشد قیمتی داشته باشد و این روند همینطور ادامه مییابد. اما تا چه زمانی میتوان بهدرستی پیشبینی کرد کدام سهام رشد قیمتی خواهد داشت؟ تا چه زمان باید فعالانه و شبانهروزی در بازار حضور داشت و با استرس هرچه بیشتر عملکرد قیمتی سهام تحت مالکیت خود را ارزیابی کرد؟ هزاران سال قبل از ایجاد بازار سهام، بازارهای کالا در جهان وجود داشت که در آن سود کردن صرفا از طریق خرید ارزان و فروش به قیمت بالاتر امکانپذیر بود و مفهوم خرید ارزان و کسب سود از طریق نگهداشت نامحدود مطرح نبود و این میراث فرهنگی در بورس ایران و سایر بورسهای جهان همچنان اثرگذار است. افزون بر این، بر مبنای محاسبات اقتصادسنجی که در کتب CFA قابلدسترس است، چنین رویهای یعنی زمانبندی درست در انتخاب سهام (MARKET TIMING) تنها زمانی به سودآوری منجر میشود که در 80 درصد موارد درست باشد. همچنین بر مبنای نتایج تحقیقات تجربی متعدد و متفاوت در حوزه ارزیابی عملکرد تحلیلگران در پیشبینی بازار، معلوم شده است که تقریبا هیچ تحلیلگری همیشه خوب عمل نمیکند و فردی که امروز خوب عمل میکند، سال آینده به احتمالزیاد پیشبینیهای نادرستی خواهد داشت و همواره شاهد نوعی روند سینوسی در عملکرد افراد و موسسات تحلیلگر هستیم. از سویی دیگر، سفتهبازی در بلندمدت یک بازی با جمع صفر است (بهویژه اگر اکثریت فعالان بازار سفتهباز باشند) درحالیکه سرمایهگذاری چنین نیست و هر دو طرف خریدار و فروشنده میتوانند منتفع شوند. بدون ارائه آمار و ارقام خاص و ارائه تحلیلهای ریاضی، آنچه بهصورت واضح میتوان بیان کرد آن است که هرچند سفتهبازی برای روان شدن عملکرد بازار لازم است اما فقط در همین حد و نه بیشتر، رواج هرچه بیشتر سفتهبازی باعث متضرر شدن همه از جمله سفتهبازان خواهد شد. علاوه بر این سفتهبازی فعالیتی است مادامالعمر و هر زمان متوقف شود عملا درآمدزایی فرد متوقف میشود (با فرض عدم وجود بازارهای موازی و عدم امکان سپردهگذاری و... ) به بازاری بیندیشید (کاملا فرضی) که در آن با انتخابی آگاهانه سرمایهگذاران به دنبال سفتهبازی و رقابت بیرحمانه در خرید و تصاحب شرکتها نبوده و نسبت قیمت به سود تقسیمی در حد عدد پنج قرار دارد. در چنین بازاری با خرید سهام و سرمایهگذاری مجدد سود تقسیمی در بازار هر چهار سال یک بار ثروت واقعی (نه اسمی) شما البته بدون در نظر گرفتن اثر تورم و افزایش قیمتها بر رشد سودآوری شرکتها دوبرابر میشود بدون اینکه متحمل هیچ نوع استرسی، مشابه استرس روزمره سفتهبازان، شوید و با فرض اشتغال در سایر مشاغل (به دلیل عدم نیاز به حضور دایم در بازار) و اختصاص قسمتی از حقوق خود به خرید و سرمایهگذاری در بازار، عملا ظرف 10 تا 15 سال حضور در بازار سرمایه خواهید توانست رسما خود را بازنشسته کنید. حال انتخاب با جامعه سرمایهگذاران است. حتی شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری نیز با این فرمول میتوانند سهامداران خود را خوشبخت کنند. البته بر مبنای اصول تئوری بازیها، ایجاد یک تفاهم جمعی بین سرمایهگذاران بهمنظور رعایت پیشنهادات فوق غیرممکن است اما هر فرد و شرکتی در جایی که قرار دارد حداقل میتواند با رویکردی بلندمدت از هر اقدام تبلیغی و خبرسازی که باعث افزایش نسبت P/E سهام به ارقامی بیش از چهار و پنج میشود جلوگیری کرده و سود بلندمدت خود را فدای سود کوتاهمدت نکند. در پایان، هرچند این یادداشت با هدف سهولت بررسی ماهیت و تفاوت بنیادی سفتهبازی و سرمایهگذاری بر مبنای شرایطی کاملا فرضی نگاشته شده است اما فعالان باتجربه بازار اذعان خواهند داشت که مفاهیم و توصیههای نقلشده نزدیکی قابلتوجهی با واقعیت دارد.
یک کارشناس بازار سرمایه به بهانه موج جدید رشد قیمت سهام در پساتحریم به مقوله سفتهبازی و سرمایهگذاری در بازار سرمایه پرداخت. به گزارش ملت بازار، محمد سعید حیدری، مدیر سرمایهگذاری شرکت کارگزاری سرمایه و دانش به بهانه موج جدید رشد قیمت سهام در پساتحریم به بررسی ماهیت و تفاوت بنیادی سفتهبازی و سرمایهگذاری در بورس پرداخت. وی اعلام کرد: رابرت کیوساکی در کتاب بابای پولدار، بابای بیپول جمله جالبی دارد که میگوید: «بهجای اینکه برای پول کار کنید بگذارید پول برای شما کار کند.» میتوان این جمله را در بازار سرمایه اینگونه بازنویسی کرد: «بهجای آنکه سفتهباز باشید سعی کنید سرمایهگذار باشید.» هر زمان که خبرهای مثبت در بازار سرمایه عیان میشود در شبکههای مجازی و گروههای اجتماعی صحبتهای بیپایانی در مورد رشد شدید بازار، توصیه به خرید و نگهداشت و... صورت میگیرد، در پس تمامی این جاروجنجالها و حتی خبر و شایعهسازیها یک هدف وجود دارد، سود بردن از افزایش و حتی حبابی شدن قیمت سهام. پس از یک افزایش دلچسب، سهام فروخته شده و مجددا سعی میشود سهام جدیدی خریداری و امیدوار بود که رشد قیمتی داشته باشد و این روند همینطور ادامه مییابد. اما تا چه زمانی میتوان بهدرستی پیشبینی کرد کدام سهام رشد قیمتی خواهد داشت؟ تا چه زمان باید فعالانه و شبانهروزی در بازار حضور داشت و با استرس هرچه بیشتر عملکرد قیمتی سهام تحت مالکیت خود را ارزیابی کرد؟ هزاران سال قبل از ایجاد بازار سهام، بازارهای کالا در جهان وجود داشت که در آن سود کردن صرفا از طریق خرید ارزان و فروش به قیمت بالاتر امکانپذیر بود و مفهوم خرید ارزان و کسب سود از طریق نگهداشت نامحدود مطرح نبود و این میراث فرهنگی در بورس ایران و سایر بورسهای جهان همچنان اثرگذار است. افزون بر این، بر مبنای محاسبات اقتصادسنجی که در کتب CFA قابلدسترس است، چنین رویهای یعنی زمانبندی درست در انتخاب سهام (MARKET TIMING) تنها زمانی به سودآوری منجر میشود که در 80 درصد موارد درست باشد. همچنین بر مبنای نتایج تحقیقات تجربی متعدد و متفاوت در حوزه ارزیابی عملکرد تحلیلگران در پیشبینی بازار، معلوم شده است که تقریبا هیچ تحلیلگری همیشه خوب عمل نمیکند و فردی که امروز خوب عمل میکند، سال آینده به احتمالزیاد پیشبینیهای نادرستی خواهد داشت و همواره شاهد نوعی روند سینوسی در عملکرد افراد و موسسات تحلیلگر هستیم. از سویی دیگر، سفتهبازی در بلندمدت یک بازی با جمع صفر است (بهویژه اگر اکثریت فعالان بازار سفتهباز باشند) درحالیکه سرمایهگذاری چنین نیست و هر دو طرف خریدار و فروشنده میتوانند منتفع شوند. بدون ارائه آمار و ارقام خاص و ارائه تحلیلهای ریاضی، آنچه بهصورت واضح میتوان بیان کرد آن است که هرچند سفتهبازی برای روان شدن عملکرد بازار لازم است اما فقط در همین حد و نه بیشتر، رواج هرچه بیشتر سفتهبازی باعث متضرر شدن همه از جمله سفتهبازان خواهد شد. علاوه بر این سفتهبازی فعالیتی است مادامالعمر و هر زمان متوقف شود عملا درآمدزایی فرد متوقف میشود (با فرض عدم وجود بازارهای موازی و عدم امکان سپردهگذاری و... ) به بازاری بیندیشید (کاملا فرضی) که در آن با انتخابی آگاهانه سرمایهگذاران به دنبال سفتهبازی و رقابت بیرحمانه در خرید و تصاحب شرکتها نبوده و نسبت قیمت به سود تقسیمی در حد عدد پنج قرار دارد. در چنین بازاری با خرید سهام و سرمایهگذاری مجدد سود تقسیمی در بازار هر چهار سال یک بار ثروت واقعی (نه اسمی) شما البته بدون در نظر گرفتن اثر تورم و افزایش قیمتها بر رشد سودآوری شرکتها دوبرابر میشود بدون اینکه متحمل هیچ نوع استرسی، مشابه استرس روزمره سفتهبازان، شوید و با فرض اشتغال در سایر مشاغل (به دلیل عدم نیاز به حضور دایم در بازار) و اختصاص قسمتی از حقوق خود به خرید و سرمایهگذاری در بازار، عملا ظرف 10 تا 15 سال حضور در بازار سرمایه خواهید توانست رسما خود را بازنشسته کنید. حال انتخاب با جامعه سرمایهگذاران است. حتی شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری نیز با این فرمول میتوانند سهامداران خود را خوشبخت کنند. البته بر مبنای اصول تئوری بازیها، ایجاد یک تفاهم جمعی بین سرمایهگذاران بهمنظور رعایت پیشنهادات فوق غیرممکن است اما هر فرد و شرکتی در جایی که قرار دارد حداقل میتواند با رویکردی بلندمدت از هر اقدام تبلیغی و خبرسازی که باعث افزایش نسبت P/E سهام به ارقامی بیش از چهار و پنج میشود جلوگیری کرده و سود بلندمدت خود را فدای سود کوتاهمدت نکند. در پایان، هرچند این یادداشت با هدف سهولت بررسی ماهیت و تفاوت بنیادی سفتهبازی و سرمایهگذاری بر مبنای شرایطی کاملا فرضی نگاشته شده است اما فعالان باتجربه بازار اذعان خواهند داشت که مفاهیم و توصیههای نقلشده نزدیکی قابلتوجهی با واقعیت دارد.