انتظار بورس از مجلس دهم

انتظار بورس از مجلس دهم

هادی مومنی- بالاخره روز گذشته در اولین جمعه اسفندماه سال 94 چند ماه تب و تاب و حاشیه‌های انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری به پایان رسید. کاندیداهایی که با وعده و آرزوهای متفاوت مردم را به پای صندوق‌های رای کشاندند حال در انتظار اعلام نتایج انتخابات هستند تا مشخص شود مردم ایران به چه تفکر و برنامه‌ای برای چهار سال آینده مجوز می‌دهند تا در ساختمان بهارستان دست به قانونگذاری بزنند. در سویی دیگر، اما داستان تازه از امروز وارد مرحله تازه تری خواهد شد چراکه آرام آرام با اعلام نتایج انتخابات مشخص می‌شود کدام کاندیداها با چه نگاه سیاسی و اقتصادی قرار است در چهار سال آینده برای همه ارکان کشور با قانونگذاری تصمیم‌گیری‌های راهبردی و کلان داشته باشد. این دوره از انتخابات مجلس در تاریخ بیش از 30 سال جمهوری اسلامی ایران از آن جایی بسیار چالش‌برانگیز و حائز اهمیت است که ایران بعد از بیش از 10 سال از فشار فزاینده و خردکننده تحریم‌های اقتصادی غرب، از دو ماه گذشته خارج شده و در فضایی تازه‌ای‌تر از برقراری ارتباط با دنیا در همه زمینه‌ها به خصوص سیاسی و اقتصادی قرار دارد. فرصت ویژه این رویداد بزرگ برای مجلس آینده فرصت ارزشمندتری را برای قانونگذاری بدون در نظر گرفتن وجود تحریم‌های اقتصادی به وجود می‌آورد که می‌تواند در تصمیم‌سازی‌های نمایندگان مجلس به نتایج و دستاوردهای قابل‌اعتنایی ختم شود. در این سو برای بازار سرمایه ایران و بازیگران اغلب هوشمند آن هم این دوره از انتخابات حتی از دوره‌های پیشین از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است چراکه فعالان بازار سهام هم چشم به اعلام نتایج انتخاباتی دارند که نمایندگان آن می‌توانند با نگاه به روز خود به دنیا و تحولات آن در خلق تصمیم‌های حمایتی، فضای همه بازارها که بورس را هم شامل می‌شود را تغییر دهند. هر چند برای تحقق این رویا باید پیش شرط‌های زیادی شکل گرفته و به مرحله اجرا در آید. ابتدا باید نگاه نمایندگان مجلس دهم به بازار سرمایه تخصصی‌تر از نگاه‌های گذشته باشد. نگاه غیرتخصصی خوب به یاد داریم که در زمان علی صالح‌آبادی، رییس پیشین سازمان بورس در زمان‌هایی که معاملات بازار سهام به بدترین شکل ممکن خود می‌رسید و شاخص با ریزش‌های سنگین مواجه می‌شد، وی در برخی از زمان‌ها به مجلس فراخوانده می‌شد تا علت نوسان‌ها را شفاف کند اما واکنش نمایندگان مجلس به بورس به دلیل عدم آشنایی با سازوکارهای این نهاد مالی بسیار سوال‌برانگیز تاسف‌آور بود چراکه محور اصلی سوال‌ها به علت بالا و پایین رفتن شاخص کل بورس منتهی می‌شد!! بدون اینکه به سایر پارامترهای کلان تاثیرگذار در بازار سرمایه اشاره شود و گویی نمایندگان مجلس همانند مردم عادی، بورس را تنها با شاخص آن می‌شناسند و به همین خاطر به جای پرسش از مسایل چالش‌برانگیز به سطحی‌ترین موارد پرداخته می‌شد. برآیند این‌گونه واکنش‌ها از سوی نمایندگان مجلس و کمیسیون‌های مرتبط کمک معناداری به بورس در حمایت یا حتی شفاف شدن ابهام‌های آن ختم نشد. حامیان فراموش شده در مقابل نمایندگان نزدیک به بازار سرمایه که در دوره نهم مجلس، مسوولیت تعدادی از صندلی‌های مجلس را برعهده گرفته بودند بیشتر از آنکه مجلس را مجاب کنند تا با نگاه ویژه‌تری به بازار سرمایه و بورس توجه کنند بخش زیادی از وعده‌های خود را فراموش کردند و در کارهای روزانه و حوزه انتخاباتی خود غرق شدند. هیچ قانون تاثیرگذار و راهگشایی برای بازار سرمایه در دوره گذشته مجلس جز چند قانون کم‌اهمیت که حتی به مرحله اجرا هم نرسید در خانه ملت به تصویب نرساندند. حتی ملزم کردن همه نهادهای مالی و غیرمالی و شبه دولتی به ارائه اطلاعات مالی به سازمان بورس هم به بن‌بست رسید و نمایندگان مجلس قانونی که خود آن را تصویب کرده بودند را هم جدی نگرفتند. آیا با ادامه این نگاه نمایندگان، مجلس می‌تواند برای بازار سرمایه و بازیگران آن خالق تصمیم‌های حمایتی یا دست‌کم شفاف کردن ابهام‌های این بازار باشد. نقش نهاد ناظر برای اینکه این مساله را دوجانبه تحلیل کنیم باید به این مساله هم به روشنی اشاره شود که نقش رییس سازمان بورس و مدیران هدایتگر آن در آشنا کردن نمایندگان مجلس با بازار سرمایه می‌تواند بسیاری از ناآگاهی‌ها را به آگاهی‌بخشی‌های موثر تبدیل کند. انفعال رکن اصلی بازار سرمایه در برقرای ارتباط موثر با خانه ملت و برگزاری جلسات کاری منظم و نه پاسخگویی به ریزش‌ها و حاشیه‌های جاری در زمان‌های بحرانی می‌تواند در سمت و سو دادن به نگاه نمایندگان مجلس خیلی موثر باشد تا با حمایت‌ها و تصویب قوانین راهگشا در توسعه این بازار گام‌های بزرگی را بردارند. افزون‌بر این اعتماد دولت حسن روحانی و علی طیب‌نیا، وزیر اقتصاد به بورس در دوره مدیریتی تازه هم می‌تواند در این مسیر کمک خوبی برای برقراری ارتباط قوی‌تر بازار سرمایه و مجلس باشد. به هر حال باید امید داشت به شکل‌گیری امیدی تازه در مجلس تا شاید مردان و زنان دوره دهم مجلس شورای اسلامی در بهارستان با نگاه و دغدغه تخصصی‌تری به بازار سرمایه نگاه کنند تا این بازار هم بتواند به عنوان دماسنج اقتصادی در عمیق‌تر شدن بازارها، شفاف عمل کردن در اجرای قوانین و جذب نقدینگی‌ها به عنوان یک رکن اصلی در اقتصادی ایران تاثیرگذارتر باشد تا همه مردم و حتی نمایندگان، بورس را با فراز و فرود شاخص آن نشناسند.

هادی مومنی- بالاخره روز گذشته در اولین جمعه اسفندماه سال 94 چند ماه تب و تاب و حاشیه‌های انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری به پایان رسید. کاندیداهایی که با وعده و آرزوهای متفاوت مردم را به پای صندوق‌های رای کشاندند حال در انتظار اعلام نتایج انتخابات هستند تا مشخص شود مردم ایران به چه تفکر و برنامه‌ای برای چهار سال آینده مجوز می‌دهند تا در ساختمان بهارستان دست به قانونگذاری بزنند. در سویی دیگر، اما داستان تازه از امروز وارد مرحله تازه تری خواهد شد چراکه آرام آرام با اعلام نتایج انتخابات مشخص می‌شود کدام کاندیداها با چه نگاه سیاسی و اقتصادی قرار است در چهار سال آینده برای همه ارکان کشور با قانونگذاری تصمیم‌گیری‌های راهبردی و کلان داشته باشد. این دوره از انتخابات مجلس در تاریخ بیش از 30 سال جمهوری اسلامی ایران از آن جایی بسیار چالش‌برانگیز و حائز اهمیت است که ایران بعد از بیش از 10 سال از فشار فزاینده و خردکننده تحریم‌های اقتصادی غرب، از دو ماه گذشته خارج شده و در فضایی تازه‌ای‌تر از برقراری ارتباط با دنیا در همه زمینه‌ها به خصوص سیاسی و اقتصادی قرار دارد. فرصت ویژه این رویداد بزرگ برای مجلس آینده فرصت ارزشمندتری را برای قانونگذاری بدون در نظر گرفتن وجود تحریم‌های اقتصادی به وجود می‌آورد که می‌تواند در تصمیم‌سازی‌های نمایندگان مجلس به نتایج و دستاوردهای قابل‌اعتنایی ختم شود. در این سو برای بازار سرمایه ایران و بازیگران اغلب هوشمند آن هم این دوره از انتخابات حتی از دوره‌های پیشین از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است چراکه فعالان بازار سهام هم چشم به اعلام نتایج انتخاباتی دارند که نمایندگان آن می‌توانند با نگاه به روز خود به دنیا و تحولات آن در خلق تصمیم‌های حمایتی، فضای همه بازارها که بورس را هم شامل می‌شود را تغییر دهند. هر چند برای تحقق این رویا باید پیش شرط‌های زیادی شکل گرفته و به مرحله اجرا در آید. ابتدا باید نگاه نمایندگان مجلس دهم به بازار سرمایه تخصصی‌تر از نگاه‌های گذشته باشد. نگاه غیرتخصصی خوب به یاد داریم که در زمان علی صالح‌آبادی، رییس پیشین سازمان بورس در زمان‌هایی که معاملات بازار سهام به بدترین شکل ممکن خود می‌رسید و شاخص با ریزش‌های سنگین مواجه می‌شد، وی در برخی از زمان‌ها به مجلس فراخوانده می‌شد تا علت نوسان‌ها را شفاف کند اما واکنش نمایندگان مجلس به بورس به دلیل عدم آشنایی با سازوکارهای این نهاد مالی بسیار سوال‌برانگیز تاسف‌آور بود چراکه محور اصلی سوال‌ها به علت بالا و پایین رفتن شاخص کل بورس منتهی می‌شد!! بدون اینکه به سایر پارامترهای کلان تاثیرگذار در بازار سرمایه اشاره شود و گویی نمایندگان مجلس همانند مردم عادی، بورس را تنها با شاخص آن می‌شناسند و به همین خاطر به جای پرسش از مسایل چالش‌برانگیز به سطحی‌ترین موارد پرداخته می‌شد. برآیند این‌گونه واکنش‌ها از سوی نمایندگان مجلس و کمیسیون‌های مرتبط کمک معناداری به بورس در حمایت یا حتی شفاف شدن ابهام‌های آن ختم نشد. حامیان فراموش شده در مقابل نمایندگان نزدیک به بازار سرمایه که در دوره نهم مجلس، مسوولیت تعدادی از صندلی‌های مجلس را برعهده گرفته بودند بیشتر از آنکه مجلس را مجاب کنند تا با نگاه ویژه‌تری به بازار سرمایه و بورس توجه کنند بخش زیادی از وعده‌های خود را فراموش کردند و در کارهای روزانه و حوزه انتخاباتی خود غرق شدند. هیچ قانون تاثیرگذار و راهگشایی برای بازار سرمایه در دوره گذشته مجلس جز چند قانون کم‌اهمیت که حتی به مرحله اجرا هم نرسید در خانه ملت به تصویب نرساندند. حتی ملزم کردن همه نهادهای مالی و غیرمالی و شبه دولتی به ارائه اطلاعات مالی به سازمان بورس هم به بن‌بست رسید و نمایندگان مجلس قانونی که خود آن را تصویب کرده بودند را هم جدی نگرفتند. آیا با ادامه این نگاه نمایندگان، مجلس می‌تواند برای بازار سرمایه و بازیگران آن خالق تصمیم‌های حمایتی یا دست‌کم شفاف کردن ابهام‌های این بازار باشد. نقش نهاد ناظر برای اینکه این مساله را دوجانبه تحلیل کنیم باید به این مساله هم به روشنی اشاره شود که نقش رییس سازمان بورس و مدیران هدایتگر آن در آشنا کردن نمایندگان مجلس با بازار سرمایه می‌تواند بسیاری از ناآگاهی‌ها را به آگاهی‌بخشی‌های موثر تبدیل کند. انفعال رکن اصلی بازار سرمایه در برقرای ارتباط موثر با خانه ملت و برگزاری جلسات کاری منظم و نه پاسخگویی به ریزش‌ها و حاشیه‌های جاری در زمان‌های بحرانی می‌تواند در سمت و سو دادن به نگاه نمایندگان مجلس خیلی موثر باشد تا با حمایت‌ها و تصویب قوانین راهگشا در توسعه این بازار گام‌های بزرگی را بردارند. افزون‌بر این اعتماد دولت حسن روحانی و علی طیب‌نیا، وزیر اقتصاد به بورس در دوره مدیریتی تازه هم می‌تواند در این مسیر کمک خوبی برای برقراری ارتباط قوی‌تر بازار سرمایه و مجلس باشد. به هر حال باید امید داشت به شکل‌گیری امیدی تازه در مجلس تا شاید مردان و زنان دوره دهم مجلس شورای اسلامی در بهارستان با نگاه و دغدغه تخصصی‌تری به بازار سرمایه نگاه کنند تا این بازار هم بتواند به عنوان دماسنج اقتصادی در عمیق‌تر شدن بازارها، شفاف عمل کردن در اجرای قوانین و جذب نقدینگی‌ها به عنوان یک رکن اصلی در اقتصادی ایران تاثیرگذارتر باشد تا همه مردم و حتی نمایندگان، بورس را با فراز و فرود شاخص آن نشناسند.