بازی دو سر باخت
فاطمه رحیمی- خروج از اتحادیه اروپا به بریتانیا لطمه میزند و همچنین ضربه وحشتناکی را متوجه غرب خواهد کرد. بالاخره مبارزه آغاز شد. دیوید کامرون خواستار برگزاری همه پرسی در مورد عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا در تاریخ بیست و سوم ژوئن شده و وعده مبارزه برای ماندن در این اتحادیه را داده است. آنچه قرار بود حزب شکاف برداشته وی را انسجام ببخشد، اینک به رقابتی سخت و نگرانکننده بدل شده است. شرطبندی بریتانیاییهایی که ترک از اتحادیه را انتخاب میکنند دو به یک است؛ برخی نظرسنجیها نیز نشان میدهد که رایدهندگان به دو دسته مساوی تقسیم شدهاند؛ بسیاری از وزرای کابینه در تلاش و مبارزه برای خروج بریتانیا هستند. این امکان واقعی وجود دارد که انگلیس ظرف چهار ماه در آن سوی آبهای اروپا قرار گیرد. این خبر مهمی خواهد بود، البته نه فقط برای بریتانیا. رای به خروج به اقتصاد لطمه خواهد زد، به خصوص در کوتاه مدت و مطمئنا در درازمدت. این اقدام امنیت بریتانیا را به مخاطره خواهد انداخت، به خصوص زمانی که تهدیدات از سوی تروریستها و قدرتهای خارجی در بالاترین حد در سالهای گذشته قرار گرفته است. مردم بریتانیا در کنار اصلاح حاکمیت، عضویت در کلوپ قدرتمندی را از دست خواهند داد که به واسطه اقداماتش میتوانند در زمان حضور در آن تاثیرگذاری بیشتری نسبت به زمانی داشته باشند که از آن خارج شدهاند. کسانی که خارج از بریتانیا از این اقدام پیشنهادی شگفتزده شدهاند باید نگران خودشان هم باشند. انگلیسیها ضربه سختی را به اروپا وارد خواهند کرد، به قارهای که همین حالا هم بر لبه پرتگاه است. این اقدام پنجمین اقتصاد بزرگ جهان را از بزرگترین بازار جهان جدا خواهد کرد. بدتر اینکه اتحادیه اروپای جدید با امنیت و اتحاد کمتر ضعیفتر خواهد بود؛ غرب که به نیروهای متوازنکننده آمریکا و اروپا وابسته است نیز تضعیف خواهد شد. رویاها به واقعیت تبدیل میشوند موضع طرفداران خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا این است که اروپا مانع پیشرفت آنها شده است: این کشور با رهایی از قید و بندها میتواند به عنوان یک اقتصاد آزاد عمل کند که به تجارت با اتحادیه اروپا و تمام جهان ادامه میدهد. این امر در تئوری ممکن است اما در عمل اینطور نخواهد بود. حداقلش این است که اتحادیه اروپا امکان دسترسی کامل به بازار خود را تنها در ازای پایبندی به قوانینی که یوروسپتیکها به دنبال دور ریختن شان هستند، فراهم میکند. اگر نروژ و سوئد یک الگو و راهنما هستند، اتحادیه هم پیش از فراهم کردن امکان دسترسی نامحدود به بازار خود، خواستار رفت و آمد آزاد مردم و پرداخت بودجهای هنگفت خواهد شد. بدتر اینکه اتحادیه اروپا انگیزه قوی برای اعمال شرایط سخت در مقابل بریتانیا دارد تا از این طریق از تمایل دیگر کشورها به جدایی از اتحادیه بکاهد. ادعای انگلیسیهای خواستار خروج از اتحادیه مبنی بر اینکه بیش از آنکه بریتانیا به اروپا نیاز داشته باشد، این قاره به بریتانیا نیاز دارد، خیال خام است: اتحادیه اروپا حدود نیمی از صادرات بریتانیا را به خود اختصاص میدهد در صورتی که بریتانیا کمتر از 10 درصد صادرات اتحادیه اروپا را جذب میکند. نگرانی جهانی هزینههای درازمدت این اقدام فراتر از اقتصاد خواهد بود. خروج انگلیس از حتی میتواند باعث درهم شکستن بریتانیا شود. اسکاتلند که بیش از انگلیس از اتحادیه اروپا انزجار دارد، بار دیگر خواستار جدایی است اگر انگلیس تصمیم به خروج از اروپا را بگیرد، اسکاتها نیز دستکم درخواست خود را مطرح خواهند کرد. خروج این کشور همچنین میتواند ایرلند شمالی که روند صلح در آن طی دو دهه اخیر بر این مبنا استوار بوده که هم ایرلند و هم بریتانیا اعضای اتحادیه اروپا هستند را به خطر بیندازد. دولت ایرلند یکی از اصلیترین حامیان خارجی مبارزه برای ماندن انگلیس در اتحادیه است. ایرلند تنها کشوری نیست که آسیب خواهد دید. رهبران اروپایی میدانند که خروج بریتانیا از اروپا این اتحادیه را که همین حالا هم با مشکل مهاجرت و بحران یورو روبهرو است، ضعیفتر خواهد کرد و اروپا بدون انگلیس تضعیف خواهد شد: تسلط آلمان بیشتر خواهد شد و مطمئنا محافظهکارتر و با نگاهی درونیتر. ارتباط اروپا با آمریکا بیشتر خواهد شد. از همه اینها مهمتر از دست دادن بزرگترین قدرت نظامی و مهمترین بازیگر در عرصه سیاست خارجی، اتحادیه اروپا را به شدت در جهان تضعیف خواهد کرد. با این حال مسایل زیادی به رقابتی که اکنون در جریان است بستگی دارد. برای کسانی که به تجارت آزاد و آزادی رفتوآمد در مرزها اعتقاد دارند، مزایای عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا هرگز مورد تردید قرار نگرفته است. آنچه که افراد مردد باید بدانند این است که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، غرب و اروپا را هم تضعیف خواهد کرد.
فاطمه رحیمی- خروج از اتحادیه اروپا به بریتانیا لطمه میزند و همچنین ضربه وحشتناکی را متوجه غرب خواهد کرد. بالاخره مبارزه آغاز شد. دیوید کامرون خواستار برگزاری همه پرسی در مورد عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا در تاریخ بیست و سوم ژوئن شده و وعده مبارزه برای ماندن در این اتحادیه را داده است. آنچه قرار بود حزب شکاف برداشته وی را انسجام ببخشد، اینک به رقابتی سخت و نگرانکننده بدل شده است. شرطبندی بریتانیاییهایی که ترک از اتحادیه را انتخاب میکنند دو به یک است؛ برخی نظرسنجیها نیز نشان میدهد که رایدهندگان به دو دسته مساوی تقسیم شدهاند؛ بسیاری از وزرای کابینه در تلاش و مبارزه برای خروج بریتانیا هستند. این امکان واقعی وجود دارد که انگلیس ظرف چهار ماه در آن سوی آبهای اروپا قرار گیرد. این خبر مهمی خواهد بود، البته نه فقط برای بریتانیا. رای به خروج به اقتصاد لطمه خواهد زد، به خصوص در کوتاه مدت و مطمئنا در درازمدت. این اقدام امنیت بریتانیا را به مخاطره خواهد انداخت، به خصوص زمانی که تهدیدات از سوی تروریستها و قدرتهای خارجی در بالاترین حد در سالهای گذشته قرار گرفته است. مردم بریتانیا در کنار اصلاح حاکمیت، عضویت در کلوپ قدرتمندی را از دست خواهند داد که به واسطه اقداماتش میتوانند در زمان حضور در آن تاثیرگذاری بیشتری نسبت به زمانی داشته باشند که از آن خارج شدهاند. کسانی که خارج از بریتانیا از این اقدام پیشنهادی شگفتزده شدهاند باید نگران خودشان هم باشند. انگلیسیها ضربه سختی را به اروپا وارد خواهند کرد، به قارهای که همین حالا هم بر لبه پرتگاه است. این اقدام پنجمین اقتصاد بزرگ جهان را از بزرگترین بازار جهان جدا خواهد کرد. بدتر اینکه اتحادیه اروپای جدید با امنیت و اتحاد کمتر ضعیفتر خواهد بود؛ غرب که به نیروهای متوازنکننده آمریکا و اروپا وابسته است نیز تضعیف خواهد شد. رویاها به واقعیت تبدیل میشوند موضع طرفداران خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا این است که اروپا مانع پیشرفت آنها شده است: این کشور با رهایی از قید و بندها میتواند به عنوان یک اقتصاد آزاد عمل کند که به تجارت با اتحادیه اروپا و تمام جهان ادامه میدهد. این امر در تئوری ممکن است اما در عمل اینطور نخواهد بود. حداقلش این است که اتحادیه اروپا امکان دسترسی کامل به بازار خود را تنها در ازای پایبندی به قوانینی که یوروسپتیکها به دنبال دور ریختن شان هستند، فراهم میکند. اگر نروژ و سوئد یک الگو و راهنما هستند، اتحادیه هم پیش از فراهم کردن امکان دسترسی نامحدود به بازار خود، خواستار رفت و آمد آزاد مردم و پرداخت بودجهای هنگفت خواهد شد. بدتر اینکه اتحادیه اروپا انگیزه قوی برای اعمال شرایط سخت در مقابل بریتانیا دارد تا از این طریق از تمایل دیگر کشورها به جدایی از اتحادیه بکاهد. ادعای انگلیسیهای خواستار خروج از اتحادیه مبنی بر اینکه بیش از آنکه بریتانیا به اروپا نیاز داشته باشد، این قاره به بریتانیا نیاز دارد، خیال خام است: اتحادیه اروپا حدود نیمی از صادرات بریتانیا را به خود اختصاص میدهد در صورتی که بریتانیا کمتر از 10 درصد صادرات اتحادیه اروپا را جذب میکند. نگرانی جهانی هزینههای درازمدت این اقدام فراتر از اقتصاد خواهد بود. خروج انگلیس از حتی میتواند باعث درهم شکستن بریتانیا شود. اسکاتلند که بیش از انگلیس از اتحادیه اروپا انزجار دارد، بار دیگر خواستار جدایی است اگر انگلیس تصمیم به خروج از اروپا را بگیرد، اسکاتها نیز دستکم درخواست خود را مطرح خواهند کرد. خروج این کشور همچنین میتواند ایرلند شمالی که روند صلح در آن طی دو دهه اخیر بر این مبنا استوار بوده که هم ایرلند و هم بریتانیا اعضای اتحادیه اروپا هستند را به خطر بیندازد. دولت ایرلند یکی از اصلیترین حامیان خارجی مبارزه برای ماندن انگلیس در اتحادیه است. ایرلند تنها کشوری نیست که آسیب خواهد دید. رهبران اروپایی میدانند که خروج بریتانیا از اروپا این اتحادیه را که همین حالا هم با مشکل مهاجرت و بحران یورو روبهرو است، ضعیفتر خواهد کرد و اروپا بدون انگلیس تضعیف خواهد شد: تسلط آلمان بیشتر خواهد شد و مطمئنا محافظهکارتر و با نگاهی درونیتر. ارتباط اروپا با آمریکا بیشتر خواهد شد. از همه اینها مهمتر از دست دادن بزرگترین قدرت نظامی و مهمترین بازیگر در عرصه سیاست خارجی، اتحادیه اروپا را به شدت در جهان تضعیف خواهد کرد. با این حال مسایل زیادی به رقابتی که اکنون در جریان است بستگی دارد. برای کسانی که به تجارت آزاد و آزادی رفتوآمد در مرزها اعتقاد دارند، مزایای عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا هرگز مورد تردید قرار نگرفته است. آنچه که افراد مردد باید بدانند این است که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، غرب و اروپا را هم تضعیف خواهد کرد.