سازمان منابع طبیعی و وزارت نیرو به قاچاق آب واکنش نشان دهند
سازمان منابع طبیعی و وزارت نیرو به قاچاق آب واکنش نشان دهند
مهناز همتی*- تا چند روز دیگر هفته منابع طبیعی که آغاز آن روز درختکاری است، شروع میشود. مانند هر سال شعارهای زیادی برای حفط منابع طبیعی، توسعه جنگلها و جلوگیری از تخریب مرتع و جنگل داده میشود و مقامات کشور در تمام سطوح حتی به صورت نمادین به غرس نهال میپردازند و در این باره که درخت چقدر برای بشر مفید است و چرا باید از آن حفاظت کرد، سخنان شیرین و جذاب بیانی میکنند. همه اینها در حالی است که سازمان ملل متحد اخیرا درباره موارد متعددی در خصوص حفظ محیطزیست و نیز تامین امنیت آب به تصمیمگیران و مدیران محیطزیست ایران توصیه کرده و خواستار توجه بیشتر در اینباره شده بود.در میان توصیههای سازمان ملل متحد البته مساله تامین امنیت آب مهم به نظر میرسد. سرقت آب از مناطق پرآب به نقاط دیگر مسالهای است که طی سال گذشته چندین بار از سوی ساکنان و افراد بومی مورد اعتراض قرار گرفته و درگیریهایی را موجب شده است. در اینباره اعتراضهایی در استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان، نواحی شمال شرق استان تهران در گیلاوند و دماوند و... شده است. در تمام این اعتراضها، محور توجه انتقال بیضابطه، حسابنشده، پرحجم و گاه پنهانی آب به نقاط دیگر برای ایجاد شهرکهای مسکونی جدید یا ایجاد و خلق مناطق کشاورزی در حاشیه شهرها بوده است.از این بدتر تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و تبدیل آن به مناطق مسکونی است. گاهی چنین به نظر میآید که تغییر کاربری زمین فقط در شهرهای شمالی و استانهای حاشیه دریای خزر صورت میگیرد، اما تقریبا در تمام نقاط سبز ایران که خاک حاصلخیز دارد، دقیقا به خاطر همین سرسبزی و آب و هوای معتدل، ساخت ویلاهای تفریحی رواج دارد و برای ساخت شهرکهای ویلایی و تفریحی، راهی جز ساخت ویلا روی زمینهای منطقه که به طور عمده زمینهای کشاورزی و حاصلخیز هستند، وجود ندارد. کارشناسان میگویند در گذشته نهضت سدسازی، اقلیم برخی استانها را تغییر داده است. این کارشناسان به زمانی اشاره میکنند که به بهانه مهار آبهای سطحی و جلوگیری از خروج آب از مرزهای کشور، تلاشهای گستردهای برای ساخت سد صورت میگرفت. رییسجمهور دوران سازندگی در آن هنگام با اظهارات خود این پرسش را ترویج میکرد که وقتی کشور به آبهای سرزمینی خود احتیاج دارد، چرا باید خروج این آبها از مرزهای خود را بپذیرد؟ اما در این پرسش آنچه مورد بیتوجهی واقع شد، تبعات و نتایج جلوگیری از خروج آب از مرزها بود.همین کارشناسان که در آن زمان مصرانه با انقلاب سدسازی و مهار کارشناسینشده آبهای سرزمینی مخالفت میکردند، میگفتند خشک کردن زمینهای مقصد این آبها، زیانهای جبرانناپذیری را متوجه کشور خواهد کرد اما این هشدار مورد عنایت دستاندرکاران قرار نگرفت و سرانجام در داخل ایران نتایجی همچون خشک شدن بخشی از دریاچه ارومیه و وقوع سونامی نمک و در خارج از کشور خشک شدن هورهای عراق و پدید آمدن حوضچههای تولید گرد و خاک و ریزگرد به بار آمد. کارشناسان یادشده اکنون میپرسند مهار آبهای سطحی و خودداری از جریان یافتن آبهای ایران در خاک کشورهای همسایه در مقابل پدید آمدن حوضچههای دائمی تولید ریزگرد آیا اقدامی سودآور بوده است؟ اکنون کارشناسان مشابه همین هشدارها را درباره انتقال آب بیان میکنند. آنان میگویند اگرچه برخی استانهای کشور مانند کردستان، چهارمحالوبختیاری، لرستان و... استانهایی پرآب هستند ولی انتقال آب پیششرط مهمی چون محاسبه تقاضا، برآورد تاثیرها و تبعات انتقال آب و مانند آن را دارد. در مواردی که انتقال آب در دستور کار مقامات اجرایی قرار گرفته، هیچ سندی درباره ارزیابی تاثیرها و نتایج انتقال آب ارائه نمیشود. بدتر از این، انتقال پنهانی آب به وسیله تانکر یا حفر کانالهای غیرقانونی است. روشن است که در مقابل این رفتارهای نسنجیده، دستگاههای دولتی مانند سازمان جنگلها و مراتع کشور و وزارت نیرو سکوت کردهاند.نمونه بارز اینگونه اقدامات هماکنون در منطقه دماوند استان تهران رخ میدهد که نه فقط زمینهای کشاورزی این منطقه و نیز گیلاوند، به شهرکهای مسکونی تبدیل و زمینخواری گستردهای در آن واقع شده، بلکه برای جذب خریداران روزانه دهها تانکر بزرگ آبهای زیرزمینی را از چاههای غیرقانونی برداشت کرده و به شهرکهای تازهتاسیس انتقال میدهند. جالب است که در مقابل همه اعتراضهایی که علیه این انتقال غیرقانونی صورت گرفته، مقامات محلی و کشوری اقدام موثری انجام نمیدهند.تا همین حالا هم وسعت قابل ملاحظهای از خاکهای حاصلخیز این مناطق نابود یا به ویلا تبدیل شده است. انتقال بیضابطه و کارشناسینشده آب به مناطق دیگر هم زیانهایی را به مناطق سبز کشور وارد ساخته است. تامین امنیت آبها در ایران تنها براساس کار کارشناسی دوراندیشانه و واقعبینانه میسر است و شهروندان انتظار دارند آبادی و عمران مناطق دیگر به بهای تخریب یا نابودی منطقه خودشان انجام نشود. به ویژه در مناطق جنوبی کشور و تامین آب برای مناطق خشک در استانهای فارس، هرمزگان، کرمان و سیستانوبلوچستان. یک توصیه قابل تامل که البته در کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس هم مورد توجه و اجرا قرار گرفته، برداشت آب از خیجفارس، شیرینسازی و تزریق آب برای مصارف گوناگون است. جالب است که در همین کشورهای ناحیه جنوبی ایران با آب شیرینسازی شده، کشاورزی هم انجام میشود. مدیران ایرانی با استفاده از این شیوه میتوانند حجم مطلق آب شیرین کشور را افزایش دهند و از آنجا که خلیجفارس و دریای عمان به آبهای آزاد راه دارند، خطر غلیظتر شدن و افزایش شوری آب و آسیبهایی که به دریاچههای بسته وارد میشود، به آبهای خلیجفارس وارد نمیشود.شاید بهتر باشد در هفته منابع طبیعی امسال به جای دادن شعارهای زیبا و پرداختن به رفتارهای نمایشی که فقط مصرف تلویزیونی دارد به موضوعهای مهم و چالشبرانگیزی همچون تامین امنیت آب و حفظ خاک پرداخته شود. * فعال محیطزیست
مهناز همتی*- تا چند روز دیگر هفته منابع طبیعی که آغاز آن روز درختکاری است، شروع میشود. مانند هر سال شعارهای زیادی برای حفط منابع طبیعی، توسعه جنگلها و جلوگیری از تخریب مرتع و جنگل داده میشود و مقامات کشور در تمام سطوح حتی به صورت نمادین به غرس نهال میپردازند و در این باره که درخت چقدر برای بشر مفید است و چرا باید از آن حفاظت کرد، سخنان شیرین و جذاب بیانی میکنند. همه اینها در حالی است که سازمان ملل متحد اخیرا درباره موارد متعددی در خصوص حفظ محیطزیست و نیز تامین امنیت آب به تصمیمگیران و مدیران محیطزیست ایران توصیه کرده و خواستار توجه بیشتر در اینباره شده بود.در میان توصیههای سازمان ملل متحد البته مساله تامین امنیت آب مهم به نظر میرسد. سرقت آب از مناطق پرآب به نقاط دیگر مسالهای است که طی سال گذشته چندین بار از سوی ساکنان و افراد بومی مورد اعتراض قرار گرفته و درگیریهایی را موجب شده است. در اینباره اعتراضهایی در استانهای چهارمحال و بختیاری، لرستان، نواحی شمال شرق استان تهران در گیلاوند و دماوند و... شده است. در تمام این اعتراضها، محور توجه انتقال بیضابطه، حسابنشده، پرحجم و گاه پنهانی آب به نقاط دیگر برای ایجاد شهرکهای مسکونی جدید یا ایجاد و خلق مناطق کشاورزی در حاشیه شهرها بوده است.از این بدتر تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و تبدیل آن به مناطق مسکونی است. گاهی چنین به نظر میآید که تغییر کاربری زمین فقط در شهرهای شمالی و استانهای حاشیه دریای خزر صورت میگیرد، اما تقریبا در تمام نقاط سبز ایران که خاک حاصلخیز دارد، دقیقا به خاطر همین سرسبزی و آب و هوای معتدل، ساخت ویلاهای تفریحی رواج دارد و برای ساخت شهرکهای ویلایی و تفریحی، راهی جز ساخت ویلا روی زمینهای منطقه که به طور عمده زمینهای کشاورزی و حاصلخیز هستند، وجود ندارد. کارشناسان میگویند در گذشته نهضت سدسازی، اقلیم برخی استانها را تغییر داده است. این کارشناسان به زمانی اشاره میکنند که به بهانه مهار آبهای سطحی و جلوگیری از خروج آب از مرزهای کشور، تلاشهای گستردهای برای ساخت سد صورت میگرفت. رییسجمهور دوران سازندگی در آن هنگام با اظهارات خود این پرسش را ترویج میکرد که وقتی کشور به آبهای سرزمینی خود احتیاج دارد، چرا باید خروج این آبها از مرزهای خود را بپذیرد؟ اما در این پرسش آنچه مورد بیتوجهی واقع شد، تبعات و نتایج جلوگیری از خروج آب از مرزها بود.همین کارشناسان که در آن زمان مصرانه با انقلاب سدسازی و مهار کارشناسینشده آبهای سرزمینی مخالفت میکردند، میگفتند خشک کردن زمینهای مقصد این آبها، زیانهای جبرانناپذیری را متوجه کشور خواهد کرد اما این هشدار مورد عنایت دستاندرکاران قرار نگرفت و سرانجام در داخل ایران نتایجی همچون خشک شدن بخشی از دریاچه ارومیه و وقوع سونامی نمک و در خارج از کشور خشک شدن هورهای عراق و پدید آمدن حوضچههای تولید گرد و خاک و ریزگرد به بار آمد. کارشناسان یادشده اکنون میپرسند مهار آبهای سطحی و خودداری از جریان یافتن آبهای ایران در خاک کشورهای همسایه در مقابل پدید آمدن حوضچههای دائمی تولید ریزگرد آیا اقدامی سودآور بوده است؟ اکنون کارشناسان مشابه همین هشدارها را درباره انتقال آب بیان میکنند. آنان میگویند اگرچه برخی استانهای کشور مانند کردستان، چهارمحالوبختیاری، لرستان و... استانهایی پرآب هستند ولی انتقال آب پیششرط مهمی چون محاسبه تقاضا، برآورد تاثیرها و تبعات انتقال آب و مانند آن را دارد. در مواردی که انتقال آب در دستور کار مقامات اجرایی قرار گرفته، هیچ سندی درباره ارزیابی تاثیرها و نتایج انتقال آب ارائه نمیشود. بدتر از این، انتقال پنهانی آب به وسیله تانکر یا حفر کانالهای غیرقانونی است. روشن است که در مقابل این رفتارهای نسنجیده، دستگاههای دولتی مانند سازمان جنگلها و مراتع کشور و وزارت نیرو سکوت کردهاند.نمونه بارز اینگونه اقدامات هماکنون در منطقه دماوند استان تهران رخ میدهد که نه فقط زمینهای کشاورزی این منطقه و نیز گیلاوند، به شهرکهای مسکونی تبدیل و زمینخواری گستردهای در آن واقع شده، بلکه برای جذب خریداران روزانه دهها تانکر بزرگ آبهای زیرزمینی را از چاههای غیرقانونی برداشت کرده و به شهرکهای تازهتاسیس انتقال میدهند. جالب است که در مقابل همه اعتراضهایی که علیه این انتقال غیرقانونی صورت گرفته، مقامات محلی و کشوری اقدام موثری انجام نمیدهند.تا همین حالا هم وسعت قابل ملاحظهای از خاکهای حاصلخیز این مناطق نابود یا به ویلا تبدیل شده است. انتقال بیضابطه و کارشناسینشده آب به مناطق دیگر هم زیانهایی را به مناطق سبز کشور وارد ساخته است. تامین امنیت آبها در ایران تنها براساس کار کارشناسی دوراندیشانه و واقعبینانه میسر است و شهروندان انتظار دارند آبادی و عمران مناطق دیگر به بهای تخریب یا نابودی منطقه خودشان انجام نشود. به ویژه در مناطق جنوبی کشور و تامین آب برای مناطق خشک در استانهای فارس، هرمزگان، کرمان و سیستانوبلوچستان. یک توصیه قابل تامل که البته در کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس هم مورد توجه و اجرا قرار گرفته، برداشت آب از خیجفارس، شیرینسازی و تزریق آب برای مصارف گوناگون است. جالب است که در همین کشورهای ناحیه جنوبی ایران با آب شیرینسازی شده، کشاورزی هم انجام میشود. مدیران ایرانی با استفاده از این شیوه میتوانند حجم مطلق آب شیرین کشور را افزایش دهند و از آنجا که خلیجفارس و دریای عمان به آبهای آزاد راه دارند، خطر غلیظتر شدن و افزایش شوری آب و آسیبهایی که به دریاچههای بسته وارد میشود، به آبهای خلیجفارس وارد نمیشود.شاید بهتر باشد در هفته منابع طبیعی امسال به جای دادن شعارهای زیبا و پرداختن به رفتارهای نمایشی که فقط مصرف تلویزیونی دارد به موضوعهای مهم و چالشبرانگیزی همچون تامین امنیت آب و حفظ خاک پرداخته شود. * فعال محیطزیست