جای خالی مدیریت یکپارچه

جای خالی مدیریت یکپارچه

شیدا ملکی- تهران و دیگر کلانشهرهای بزرگ کشور از منظرگاه توسعه شهری، دچار مشکلات و آسیب‌های بسیاری هستند. نگاه کردن به شهر به عنوان یک کالبد زنده و پویا، آسیب‌های آن را هم بیشتر نمایان می‌کند. بنابراین باید در پی یافتن راهکارهای مناسب برای حل آسیب‌های آن بود. پیدا کردن راهکار مناسب نیز باید از سوی منابع آگاه علمی باشد. گسترش شهر بی‌شک معضلات و مشکلات شهری را هم افزایش می‌دهد. از همین‌رو انجمن جامعه‌شناسی دانشگاه تهران اقدام به برگزاری نشستی تحت عنوان، «بررسی مشکلات توسعه شهری» کرد. به گزارش «جهان صنعت»، حسین ایمانی‌جاجرمی، عضو انجمن جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و عضو موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ابتدای این نشست به طرح‌های جامع مسکن و شهرسازی در دوره‌های زمانی مختلف اشاره می‌کند و می‌گوید: این طرح چالش‌های مسکن و شهرسازی را بیشتر مشخص می‌کند. ما هنوز مساله اسکان شهری را به عنوان یکی از مشکلات زندگی شهری حل نکرده‌ایم و این موضوع در برنامه‌ریزی‌های شهری، به عنوان یک شکست در برنامه‌های رسمی شهرسازی و توسعه شهری مطرح می‌شود. از سویی دیگر متاسفانه با مساله زمین‌خواری‌های کلان روبه‌رو هستیم. پرونده‌های عظیمی که در دادگاه‌ها وجود دارد و خبرهایی که رسانه‌ها درباره زمین‌خواری‌های گسترده منتشر می‌کنند، شوخی ساده‌ای نیست. جریان زمین‌خواری‌های گسترده و تغییرات کاربری غیرقانونی شهر را به شدت با مشکل روبه‌رو می‌کند. به گفته حسین ایمانی، بعضی از طرح‌های عمرانی فقط یک پوشش هستند و شرایط را برای دستکاری و سوءاستفاده‌های غیرقانونی از زمین‌های عمومی شهر فراهم می‌کنند. البته این مشکل از سال‌ها قبل و حتی قبل از انقلاب اسلامی هم مطرح بوده است. برای مثال به گزارش روزنامه کیهان سال 1352در طرح جامع شهرسازی تبریز، شهرداری با دستکاری کردن نقشه مسجد جامع تبریز بیش از 50 باغ این شهر را از بین برده است. این اتفاق در حالی رخ داده است که انجمن شهری وقت، از این موضوع آگاه شده و برخوردهایی هم کرده اما توجهی به اعتراض آنها نکرده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که تغییرات کاربری غیرقانونی و افشاگری‌های رسانه‌ای از این موضوع، متاسفانه پیشینه‌ای بسیار بلندمدت دارد. وی در ادامه به ابزارها و مشکلات مدیریت شهری اشاره می‌کند و می‌گوید: متاسفانه مشکل اسکان غیررسمی از قبل از انقلاب در تهران وجود داشته و تا امروز بیشتر و چشمگیرتر هم شده است. همچنین ما در مدیریت شهری با مشکل مواجه هستیم و مثال بارز آن، تراکم‌فروشی زمین، بورس‌بازی زمین و بورس‌بازی املاک و مستغلات است. براساس شواهد تاریخی، شهرداری‌ها نه‌تنها به فکر مسایل و توانمندی‌های عمومی شهر نیستند، بلکه شهرها را می‌فروشند و این کار فقط یک طبقه خاص متمول را روزبه‌روز متمول‌تر و ثروتمندتر می‌کند و از سویی دیگر طبقه ضعیف و فقیر هر روز ضعیف‌تر و فقیرتر می‌شوند. به اعتقاد ایمانی، سرمایه‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های شهری به سمت ساخت‌وساز‌های لوکس و گرانقیمت حرکت کرده است. در شهر تهران از 10 سال گذشته برج‌سازی‌ها به شدت فزونی پیدا کرده است. برج‌هایی که در تهران ساخته شده‌اند، اغلب خالی از سکنه هستند و این موضوع نشان می‌دهد این ساخت‌وساز‌ها فقط برای سودآوری‌های شخصی انجام می‌شود و به منافع عمومی شهری هیچ توجهی نمی‌شود. از سویی دیگر تهران به شهری تبدیل شد که روزبه‌روز افراد فقیر را از خود دفع می‌کند. نمونه آشکار و بارز آن هم اجرای طرح «مسکن مهر» است. این طرح در واقع افراد فقیر جامعه را از نقاط مرکزی دور کرد و به حاشیه‌ها راند. عوامل توسعه‌نیافتگی شهری ایمانی با تاکید بر این موضوع که متاسفانه به نیمه شرقی کشور از نظر پیشرفت و توسعه شهری بسیار کم‌توجه شده‌ایم، می‌گوید: نیمه شرقی ایران، تقریبا خالی از سکنه شده است و جمعیت آن روزبه‌روز کاهش پیدا می‌کند. این مساله بحرانی بسیار جدی است به آن معنی که ساکنان شرق کشور به دلیل محرومیت از امکانات اولیه مجبور می‌شوند به شهرها مهاجرت کنند. در مرحله بعد به دلیل هزینه‌های بالای زندگی شهری دچار بحران‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شوند و از سویی دیگر سرزمین‌های بسیار وسیعی خالی از سکنه شده‌اند. این موضوع در نهایت عدم توازن شهری و روستایی را به وجود می‌آورد. به گفته وی، این روند جریان فقیرزایی را در کشور افزایش می‌دهد. براساس آمارهای رسمی وزارت کشور، سالانه 64 هزار خانوار به 2522 هزار خانوار فقیر کشور اضافه می‌شوند. همچنین بزرگ شدن شهر هم یکی دیگر از عواملی است که به عدم توسعه‌یافتگی شهرها منجر می‌شود. همچنین قطع شدن پیوند‌های منطقه‌ای بین روستا و شهر هم یک گسست بسیار بزرگ و آسیب‌زننده در شهر به وجود می‌آورد. وی در ادامه با توضیح این موضوع که نظام توسعه شهری نیازمند برنامه‌ریزی‌های هدفمند و هوشمند است، تاکید می‌کند تا زمانی که به نظریه‌های شهرنشینی وابسته بی‌توجه باشیم، هرگونه برنامه‌ریزی شهری محکوم به شکست است. برنامه‌ریزی‌های مسکن مهر، ساخت و فروش مراکز خرید لوکس و حتی اتوبان ساختن‌های پی‌درپی نه‌تنها به توسعه‌یافتگی شهری منجر نمی‌شوند بلکه کلاف درهم‌تنیده بی‌نظمی‌های شهری را روزبه‌روز پیچیده‌تر و سردرگم‌تر می‌کنند. تهران رها شده است به اعتقاد ایمانی، طرح‌های توسعه شهری به ندرت پیشنهاد‌های اجرایی دارند و فقط طرح‌هایی روی کاغذ هستند که قابلیت اجرایی هم ندارند. از سویی دیگر تنها نهاد اجرایی در توسعه شهری، شهرداری‌ها هستند. البته به نظر طبیعی و منطقی می‌رسد که یک نهاد اجرایی، آن هم با اندک سهمی از توان اجرایی در نهایت نتواند در این کار موفق باشد. مساله بعدی این است که در طرح‌های توسعه شهری، زمانبندی اجرای طرح‌ها بررسی نشده است. طرحی نوشته می‌شود و این طرح در سال‌های بعد دوباره در برنامه‌ریزی‌های شهری مطرح می‌شود. متاسفانه شاهد این موضوع هستیم که طرح‌ها به کرات تکرار می‌شوند و در نهایت هنوز هم زمانی برای اجرای نهایی آنها در نظر گرفته نمی‌شود. وی در بخشی دیگر به صدور پروانه‌های ساخت اشاره می‌کند و می‌گوید: سازمان نظام‌مهندسی که قرار بود بر صدور برنامه‌های ساخت‌وساز نظارت کند، در سال‌های اخیر، به ماشین صادرکننده پروانه ساخت تبدیل شده است.همچنین نباید به این موضوع بی‌توجه بود که درآمدهای شهرداری برای مدیریت شهری اندک است مخصوصا درآمدهای پایدار شهرداری. همین درآمدهای اندک شهرداری هم فقط برای هزینه‌های نیروهای انسانی شهرداری کافی است. شهرداری به دلیل تورم نیروی انسانی، توانایی مانور دادن در بخش‌های اصلی مدیریت شهری را ندارد. بنابراین نیازمند سازمانی هستیم که بر فعالیت‌های شهرداری نظارت کند.به اعتقاد ایمانی یکی از مشکلات برنامه‌ریزی شهری در کشور، ترجمه‌ای بودن دیدگاه‌ها و ایده‌های مدیریتی است. همچنین متاسفانه بین رشته‌های مدیریت شهری و جامعه‌شناسی شهری همکاری‌های بین‌رشته‌ای وجود ندارد. مدیریت شهری سیستمی پیچیده است در ادامه این نشست، محمد سالاری، عضو مدعو انجمن جامعه‌شناسی می‌گوید: برنامه‌ریزی شهری نوعی کالای عمومی است که توسط یک دستگاه دولتی باید تهیه شود. بنابراین چون در فضای تولید کالای عمومی هستیم باید در فضای اقتصاد سیاسی عمومی برنامه‌ها را ارائه دهیم و برنامه‌ریزی‌های مناسب شهری را اجرا کنیم. از سویی دیگر باید توجه کنیم که از نظر روش‌شناسی توسعه شهری با یک سیستم روبه‌رو هستیم؛ سیستمی که عناصر و روابط آن دائما در حال تغییر و تحول است. محمد سالاری در ادامه به بازیگران این سیستم اشاره می‌کند و می‌گوید، بازیگران این عرصه، سه گروه هستند: گروه تصمیم ساز برنامه‌ها، گروه اجراکننده و گروه نفع بران. با توجه به این سه راس، این موضوع واضح است که بخش خاصی از جامعه، قشر متوسط و همچنین قشر ضعیف جامعه را قربانی خواسته‌های خود می‌کنند. از سویی دیگر، گروه نفع بران تنها در صورتی ابراز ناخوشنودی می‌کند که خواسته‌هایشان محقق نشود و خواسته‌های بخش عمومی جامعه به شکل کلان برای هیچ یک از این سه گروه اهمیتی ندارد. از همین روی است که در مقابل ساخت‌وسازهای بی‌رویه، تراکم‌فروشی‌های غیرقانونی و تغییر کاربری‌ها هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند تا زمانی که احساس کنند سهم خودشان کمتر از دیگر همصنفان‌شان است. مدیریت یکپارچه شهری راهکار مشکلات تهران به اعتقاد سالاری آنچه می‌تواند مشکلات شهری تهران را سامان دهد، فقط مدیریت یکپارچه شهری است. در حال حاضر ما در تهران نیازمند برنامه‌ای مشترک از طرف همه سازمان‌های شهری از قبیل، شهرداری، بهزیستی، آموزش‌وپرورش و... هستیم. تا زمانی که همه این سازمان‌ها تحت یک پوشش مدیریتی یک پارچه فعالیت نکنند قادر به حال کردن مشکلات تهران نخواهند بود.سالاری با تاکید بر این موضوع که در شرایط کنونی، هر سازمانی می‌تواند نسبت به انجام امور شانه خالی و مشکلات را بر دوش سازمان دیگری آوار کند، می‌گوید: ساده‌ترین مثال برای درک این موضوع، ارکستر بزرگی است که هیچ‌کدام از نوازنده‌ها کوک نمی‌نوازند، این ارکستر نیازمند رهبر است تا همه نوازنده‌ها را با هم هماهنگ کند.از سویی دیگر اداره‌های دولتی در مقابل یکپارچه شدن مقاوت می‌کنند و این مقاومت، اتفاقا از سطوح پایین اداری شروع می‌شود. کارمندان رده‌های پایین و متوسط اداره‌ها ترجیح می‌دهند در جایگاه مستقل خود باقی بمانند تا اینکه همگی زیر لوای یک نهاد فعالیت کنند. باید به مدیریت یکپارچه شهری به عنوان یک استراتژی نگاه کنیم نه به عنوان یک ساختار. شهری به گستردگی تهران در شرایطی به موفقیت می‌رسد که مدیریت یکسان و یکپارچه‌ای داشته باشد.

شیدا ملکی- تهران و دیگر کلانشهرهای بزرگ کشور از منظرگاه توسعه شهری، دچار مشکلات و آسیب‌های بسیاری هستند. نگاه کردن به شهر به عنوان یک کالبد زنده و پویا، آسیب‌های آن را هم بیشتر نمایان می‌کند. بنابراین باید در پی یافتن راهکارهای مناسب برای حل آسیب‌های آن بود. پیدا کردن راهکار مناسب نیز باید از سوی منابع آگاه علمی باشد. گسترش شهر بی‌شک معضلات و مشکلات شهری را هم افزایش می‌دهد. از همین‌رو انجمن جامعه‌شناسی دانشگاه تهران اقدام به برگزاری نشستی تحت عنوان، «بررسی مشکلات توسعه شهری» کرد. به گزارش «جهان صنعت»، حسین ایمانی‌جاجرمی، عضو انجمن جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و عضو موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در ابتدای این نشست به طرح‌های جامع مسکن و شهرسازی در دوره‌های زمانی مختلف اشاره می‌کند و می‌گوید: این طرح چالش‌های مسکن و شهرسازی را بیشتر مشخص می‌کند. ما هنوز مساله اسکان شهری را به عنوان یکی از مشکلات زندگی شهری حل نکرده‌ایم و این موضوع در برنامه‌ریزی‌های شهری، به عنوان یک شکست در برنامه‌های رسمی شهرسازی و توسعه شهری مطرح می‌شود. از سویی دیگر متاسفانه با مساله زمین‌خواری‌های کلان روبه‌رو هستیم. پرونده‌های عظیمی که در دادگاه‌ها وجود دارد و خبرهایی که رسانه‌ها درباره زمین‌خواری‌های گسترده منتشر می‌کنند، شوخی ساده‌ای نیست. جریان زمین‌خواری‌های گسترده و تغییرات کاربری غیرقانونی شهر را به شدت با مشکل روبه‌رو می‌کند. به گفته حسین ایمانی، بعضی از طرح‌های عمرانی فقط یک پوشش هستند و شرایط را برای دستکاری و سوءاستفاده‌های غیرقانونی از زمین‌های عمومی شهر فراهم می‌کنند. البته این مشکل از سال‌ها قبل و حتی قبل از انقلاب اسلامی هم مطرح بوده است. برای مثال به گزارش روزنامه کیهان سال 1352در طرح جامع شهرسازی تبریز، شهرداری با دستکاری کردن نقشه مسجد جامع تبریز بیش از 50 باغ این شهر را از بین برده است. این اتفاق در حالی رخ داده است که انجمن شهری وقت، از این موضوع آگاه شده و برخوردهایی هم کرده اما توجهی به اعتراض آنها نکرده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که تغییرات کاربری غیرقانونی و افشاگری‌های رسانه‌ای از این موضوع، متاسفانه پیشینه‌ای بسیار بلندمدت دارد. وی در ادامه به ابزارها و مشکلات مدیریت شهری اشاره می‌کند و می‌گوید: متاسفانه مشکل اسکان غیررسمی از قبل از انقلاب در تهران وجود داشته و تا امروز بیشتر و چشمگیرتر هم شده است. همچنین ما در مدیریت شهری با مشکل مواجه هستیم و مثال بارز آن، تراکم‌فروشی زمین، بورس‌بازی زمین و بورس‌بازی املاک و مستغلات است. براساس شواهد تاریخی، شهرداری‌ها نه‌تنها به فکر مسایل و توانمندی‌های عمومی شهر نیستند، بلکه شهرها را می‌فروشند و این کار فقط یک طبقه خاص متمول را روزبه‌روز متمول‌تر و ثروتمندتر می‌کند و از سویی دیگر طبقه ضعیف و فقیر هر روز ضعیف‌تر و فقیرتر می‌شوند. به اعتقاد ایمانی، سرمایه‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های شهری به سمت ساخت‌وساز‌های لوکس و گرانقیمت حرکت کرده است. در شهر تهران از 10 سال گذشته برج‌سازی‌ها به شدت فزونی پیدا کرده است. برج‌هایی که در تهران ساخته شده‌اند، اغلب خالی از سکنه هستند و این موضوع نشان می‌دهد این ساخت‌وساز‌ها فقط برای سودآوری‌های شخصی انجام می‌شود و به منافع عمومی شهری هیچ توجهی نمی‌شود. از سویی دیگر تهران به شهری تبدیل شد که روزبه‌روز افراد فقیر را از خود دفع می‌کند. نمونه آشکار و بارز آن هم اجرای طرح «مسکن مهر» است. این طرح در واقع افراد فقیر جامعه را از نقاط مرکزی دور کرد و به حاشیه‌ها راند. عوامل توسعه‌نیافتگی شهری ایمانی با تاکید بر این موضوع که متاسفانه به نیمه شرقی کشور از نظر پیشرفت و توسعه شهری بسیار کم‌توجه شده‌ایم، می‌گوید: نیمه شرقی ایران، تقریبا خالی از سکنه شده است و جمعیت آن روزبه‌روز کاهش پیدا می‌کند. این مساله بحرانی بسیار جدی است به آن معنی که ساکنان شرق کشور به دلیل محرومیت از امکانات اولیه مجبور می‌شوند به شهرها مهاجرت کنند. در مرحله بعد به دلیل هزینه‌های بالای زندگی شهری دچار بحران‌های اقتصادی و اجتماعی می‌شوند و از سویی دیگر سرزمین‌های بسیار وسیعی خالی از سکنه شده‌اند. این موضوع در نهایت عدم توازن شهری و روستایی را به وجود می‌آورد. به گفته وی، این روند جریان فقیرزایی را در کشور افزایش می‌دهد. براساس آمارهای رسمی وزارت کشور، سالانه 64 هزار خانوار به 2522 هزار خانوار فقیر کشور اضافه می‌شوند. همچنین بزرگ شدن شهر هم یکی دیگر از عواملی است که به عدم توسعه‌یافتگی شهرها منجر می‌شود. همچنین قطع شدن پیوند‌های منطقه‌ای بین روستا و شهر هم یک گسست بسیار بزرگ و آسیب‌زننده در شهر به وجود می‌آورد. وی در ادامه با توضیح این موضوع که نظام توسعه شهری نیازمند برنامه‌ریزی‌های هدفمند و هوشمند است، تاکید می‌کند تا زمانی که به نظریه‌های شهرنشینی وابسته بی‌توجه باشیم، هرگونه برنامه‌ریزی شهری محکوم به شکست است. برنامه‌ریزی‌های مسکن مهر، ساخت و فروش مراکز خرید لوکس و حتی اتوبان ساختن‌های پی‌درپی نه‌تنها به توسعه‌یافتگی شهری منجر نمی‌شوند بلکه کلاف درهم‌تنیده بی‌نظمی‌های شهری را روزبه‌روز پیچیده‌تر و سردرگم‌تر می‌کنند. تهران رها شده است به اعتقاد ایمانی، طرح‌های توسعه شهری به ندرت پیشنهاد‌های اجرایی دارند و فقط طرح‌هایی روی کاغذ هستند که قابلیت اجرایی هم ندارند. از سویی دیگر تنها نهاد اجرایی در توسعه شهری، شهرداری‌ها هستند. البته به نظر طبیعی و منطقی می‌رسد که یک نهاد اجرایی، آن هم با اندک سهمی از توان اجرایی در نهایت نتواند در این کار موفق باشد. مساله بعدی این است که در طرح‌های توسعه شهری، زمانبندی اجرای طرح‌ها بررسی نشده است. طرحی نوشته می‌شود و این طرح در سال‌های بعد دوباره در برنامه‌ریزی‌های شهری مطرح می‌شود. متاسفانه شاهد این موضوع هستیم که طرح‌ها به کرات تکرار می‌شوند و در نهایت هنوز هم زمانی برای اجرای نهایی آنها در نظر گرفته نمی‌شود. وی در بخشی دیگر به صدور پروانه‌های ساخت اشاره می‌کند و می‌گوید: سازمان نظام‌مهندسی که قرار بود بر صدور برنامه‌های ساخت‌وساز نظارت کند، در سال‌های اخیر، به ماشین صادرکننده پروانه ساخت تبدیل شده است.همچنین نباید به این موضوع بی‌توجه بود که درآمدهای شهرداری برای مدیریت شهری اندک است مخصوصا درآمدهای پایدار شهرداری. همین درآمدهای اندک شهرداری هم فقط برای هزینه‌های نیروهای انسانی شهرداری کافی است. شهرداری به دلیل تورم نیروی انسانی، توانایی مانور دادن در بخش‌های اصلی مدیریت شهری را ندارد. بنابراین نیازمند سازمانی هستیم که بر فعالیت‌های شهرداری نظارت کند.به اعتقاد ایمانی یکی از مشکلات برنامه‌ریزی شهری در کشور، ترجمه‌ای بودن دیدگاه‌ها و ایده‌های مدیریتی است. همچنین متاسفانه بین رشته‌های مدیریت شهری و جامعه‌شناسی شهری همکاری‌های بین‌رشته‌ای وجود ندارد. مدیریت شهری سیستمی پیچیده است در ادامه این نشست، محمد سالاری، عضو مدعو انجمن جامعه‌شناسی می‌گوید: برنامه‌ریزی شهری نوعی کالای عمومی است که توسط یک دستگاه دولتی باید تهیه شود. بنابراین چون در فضای تولید کالای عمومی هستیم باید در فضای اقتصاد سیاسی عمومی برنامه‌ها را ارائه دهیم و برنامه‌ریزی‌های مناسب شهری را اجرا کنیم. از سویی دیگر باید توجه کنیم که از نظر روش‌شناسی توسعه شهری با یک سیستم روبه‌رو هستیم؛ سیستمی که عناصر و روابط آن دائما در حال تغییر و تحول است. محمد سالاری در ادامه به بازیگران این سیستم اشاره می‌کند و می‌گوید، بازیگران این عرصه، سه گروه هستند: گروه تصمیم ساز برنامه‌ها، گروه اجراکننده و گروه نفع بران. با توجه به این سه راس، این موضوع واضح است که بخش خاصی از جامعه، قشر متوسط و همچنین قشر ضعیف جامعه را قربانی خواسته‌های خود می‌کنند. از سویی دیگر، گروه نفع بران تنها در صورتی ابراز ناخوشنودی می‌کند که خواسته‌هایشان محقق نشود و خواسته‌های بخش عمومی جامعه به شکل کلان برای هیچ یک از این سه گروه اهمیتی ندارد. از همین روی است که در مقابل ساخت‌وسازهای بی‌رویه، تراکم‌فروشی‌های غیرقانونی و تغییر کاربری‌ها هیچ واکنشی نشان نمی‌دهند تا زمانی که احساس کنند سهم خودشان کمتر از دیگر همصنفان‌شان است. مدیریت یکپارچه شهری راهکار مشکلات تهران به اعتقاد سالاری آنچه می‌تواند مشکلات شهری تهران را سامان دهد، فقط مدیریت یکپارچه شهری است. در حال حاضر ما در تهران نیازمند برنامه‌ای مشترک از طرف همه سازمان‌های شهری از قبیل، شهرداری، بهزیستی، آموزش‌وپرورش و... هستیم. تا زمانی که همه این سازمان‌ها تحت یک پوشش مدیریتی یک پارچه فعالیت نکنند قادر به حال کردن مشکلات تهران نخواهند بود.سالاری با تاکید بر این موضوع که در شرایط کنونی، هر سازمانی می‌تواند نسبت به انجام امور شانه خالی و مشکلات را بر دوش سازمان دیگری آوار کند، می‌گوید: ساده‌ترین مثال برای درک این موضوع، ارکستر بزرگی است که هیچ‌کدام از نوازنده‌ها کوک نمی‌نوازند، این ارکستر نیازمند رهبر است تا همه نوازنده‌ها را با هم هماهنگ کند.از سویی دیگر اداره‌های دولتی در مقابل یکپارچه شدن مقاوت می‌کنند و این مقاومت، اتفاقا از سطوح پایین اداری شروع می‌شود. کارمندان رده‌های پایین و متوسط اداره‌ها ترجیح می‌دهند در جایگاه مستقل خود باقی بمانند تا اینکه همگی زیر لوای یک نهاد فعالیت کنند. باید به مدیریت یکپارچه شهری به عنوان یک استراتژی نگاه کنیم نه به عنوان یک ساختار. شهری به گستردگی تهران در شرایطی به موفقیت می‌رسد که مدیریت یکسان و یکپارچه‌ای داشته باشد.