دوباره دقیقه 90 یاد المپیک افتادیم

دوباره دقیقه 90 یاد المپیک افتادیم

طی چند روز اخیر حرف و حدیث‌های زیادی مبنی بر اختلافات وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در محافل ورزشی کشور مطرح شده است که وقتی نگاهی به این اتفاقات می‌اندازیم، یاد همان اصل مدیریتی کشورمان می‌افتیم که همه کارها باید در دقیقه 90 انجام شوند. اگر خاطرتان باشد، بارها و بارها در همین روزنامه و همین صفحه اشاره به اتلاف زمان و عدم وجود امکانات برای المپین‌ها داشتیم اما هرگز گوش شنوایی وجود نداشت. البته باید به این مساله اشاره کنیم که تنها ما نبودیم که این مشکلات را گوشزد کردیم بلکه در رسانه‌های دیداری و شنیداری نیز به صورت مکرر این مساله یادآوری شد اما هرگز شاهد اتفاق خاصی در این راستا نبودیم. ظاهرا باید سال‌های سال شاهد مدیریت‌های دقیقه نودی باشیم. وقتی ریشه این مسائل را بررسی می‌کنیم، شاهد هستیم که مدیریت دولتی یعنی حضور پررنگ و همه‌جانبه دولت در بخش‌های مختلف از جمله ورزش موجب شده اختلافات بسیاری میان نهادهای دولتی و سازمان‌های ورزشی به وجود آید. زمانی که مصاحبه‌های کیومرث هاشمی، رییس کمیته ملی المپیک کشور را مرور می‌کنیم، شاهد کلماتی هستیم که نشان از فشار بسیار زیاد روی این فرد ماخوذ به حیاست. وی از جمله «ما که نوکر ایشان نیستیم» استفاده کرده که این جمله بیانگر آن است که واقعا از اتفاقات رخ‌داده راضی نیست و مشکلات بسیاری میان وی و وزارت ورزش و جوانان وجود دارد. شاید سال آینده المپین‌های ما داخل سالن‌های ورزشی بروند و روی تشک و تاتامی رقابت‌هایشان را دنبال کنند اما پس از آن یا در باد موفقیت‌ها می‌خوابیم و چهار سال بعد کاسه چه کنم دست می‌گیریم یا انگشت حسرت می‌گزیم و طبق معمول دنبال مقصر می‌گردیم اما هرگز به فکر نخواهیم افتاد که چرا باید هر چهار سال یک‌بار چنین بساطی را در ورزش کشور شاهد باشیم تا تنها به ورزش و ورزشکار آسیب وارد شود بلکه به این واسطه حرمت‌ها نیز ریخته شده و روح جوانمردی که اصل ورزش برپایه آن بنا نهاده شده است، زیرپا گذاشته شود.

طی چند روز اخیر حرف و حدیث‌های زیادی مبنی بر اختلافات وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در محافل ورزشی کشور مطرح شده است که وقتی نگاهی به این اتفاقات می‌اندازیم، یاد همان اصل مدیریتی کشورمان می‌افتیم که همه کارها باید در دقیقه 90 انجام شوند. اگر خاطرتان باشد، بارها و بارها در همین روزنامه و همین صفحه اشاره به اتلاف زمان و عدم وجود امکانات برای المپین‌ها داشتیم اما هرگز گوش شنوایی وجود نداشت. البته باید به این مساله اشاره کنیم که تنها ما نبودیم که این مشکلات را گوشزد کردیم بلکه در رسانه‌های دیداری و شنیداری نیز به صورت مکرر این مساله یادآوری شد اما هرگز شاهد اتفاق خاصی در این راستا نبودیم. ظاهرا باید سال‌های سال شاهد مدیریت‌های دقیقه نودی باشیم. وقتی ریشه این مسائل را بررسی می‌کنیم، شاهد هستیم که مدیریت دولتی یعنی حضور پررنگ و همه‌جانبه دولت در بخش‌های مختلف از جمله ورزش موجب شده اختلافات بسیاری میان نهادهای دولتی و سازمان‌های ورزشی به وجود آید. زمانی که مصاحبه‌های کیومرث هاشمی، رییس کمیته ملی المپیک کشور را مرور می‌کنیم، شاهد کلماتی هستیم که نشان از فشار بسیار زیاد روی این فرد ماخوذ به حیاست. وی از جمله «ما که نوکر ایشان نیستیم» استفاده کرده که این جمله بیانگر آن است که واقعا از اتفاقات رخ‌داده راضی نیست و مشکلات بسیاری میان وی و وزارت ورزش و جوانان وجود دارد. شاید سال آینده المپین‌های ما داخل سالن‌های ورزشی بروند و روی تشک و تاتامی رقابت‌هایشان را دنبال کنند اما پس از آن یا در باد موفقیت‌ها می‌خوابیم و چهار سال بعد کاسه چه کنم دست می‌گیریم یا انگشت حسرت می‌گزیم و طبق معمول دنبال مقصر می‌گردیم اما هرگز به فکر نخواهیم افتاد که چرا باید هر چهار سال یک‌بار چنین بساطی را در ورزش کشور شاهد باشیم تا تنها به ورزش و ورزشکار آسیب وارد شود بلکه به این واسطه حرمت‌ها نیز ریخته شده و روح جوانمردی که اصل ورزش برپایه آن بنا نهاده شده است، زیرپا گذاشته شود.