تا قبل از امضای توافق، بسیاری از مخالفان داخلی برجام درباره سوءاستفاده غرب از این توافق و خنثی شدن ایران در جهان هشدار میدادند. از نگاه این عده، توافق هستهای شاخصهایی را از ایران میگرفت و کشورمان را به یک کشور معمولی در جهان تبدیل میکرد. انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان موقعیتی بود تا دلواپسان به همه نشان دهند که ایران به سوی غربی شدن گام برنمیدارد و ایرانیان ضدیت با غرب را بر همکاری و تعامل با جهان که در گفتار این عده، هضم شدن خوانده میشد، ترجیح میدهند. در آن سوی آبها، تندروها و بالاخص تندروهای آمریکایی که برای در اختیار گرفتن ریاستجمهوری ایالات متحده برای چهار سال آینده، دندان تیز کردهاند، از اتهام زدن به ایران و فحاشی علیه مقامات ایرانی برای ایجاد هیجان، عوامفریبی و تحریک رایدهندگان استفاده میکردند. اتفاقا تندروهای آمریکایی هم دوست داشتند که جناح مخالف ایالات متحده در انتخاباتهای ایران به پیروزی برسد تا آنان بتوانند نهایت استفاده را از عملکرد هیجانی رایدهندگان و عوامفریبی ببرند و کاخ سفید را تصاحب کنند. اما ایرانیان که مصلحت خویش را بر اهداف تندروهای داخلی و خارجی ترجیح میدهند، در انتخابات گذشته میانهروی، عقلانیت و اعتدال را انتخاب و از پیروزی دلواپسان جلوگیری کردند. جالب است که دلواپسان حتی پیش از پیروزی، اتهامزنی و توهین را آغاز کرده بودند؛ وقتی آنان روی برگهای تبلیغی خود عبارت «این فهرست انگلیسی نیست» را نگاشته بودند، در واقع به مردم اتهام میزدند که انتخاب نکردن این فهرست خود به خود رای ندادن به افراد غیرانگلیسی است. این توهین همانگونه که پیشبینی میشد، با بیاعتنایی مردم ایران مواجه شد و سرانجام فهرست غیرانگلیسی در انتخاباتها مردود شد. با این نتایج به روشنی افراطیون آمریکایی و غیراسراییلیها هم ناامید شدند چراکه تاکید بر عقلانیتگرایی، راه را برای جنجالآفرینی آنان میبست. اما تندروهای داخلی فکر کردند حالا که مردم ماجراجویی را نمایش نمیدهند، خودمان این مسوولیت را برعهده بگیریم. از این رو اقداماتی را انجام دادند که جهانیان غیرقابل مهار بودن ایران را متوجه شوند. اکنون و پس از سالها از کنار رفتن محمود احمدینژاد برخی رفتارهای وی که هزینههای غیرلازمی را بر کشورمان تحمیل کرد، تکرار میشود. موازی با همین رویدادها، همکاران دولت سعی میکنند سرمایهگذاران، صاحبان اندیشه و صنعت و کارآفرینان را در کشورهای صنعتی به حضور و همکاری با ایران تشویق کنند. روشن است که اسراییل از این تلاشها خوشحال نیست و برای محدود شدن آن میکوشد. در چنین شرایطی دولت برای تحقق هدفگذاریهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود تلاش میکند تا چالشهای داخلی و خارجی را به حداقل برساند.
تا قبل از امضای توافق، بسیاری از مخالفان داخلی برجام درباره سوءاستفاده غرب از این توافق و خنثی شدن ایران در جهان هشدار میدادند. از نگاه این عده، توافق هستهای شاخصهایی را از ایران میگرفت و کشورمان را به یک کشور معمولی در جهان تبدیل میکرد. انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان موقعیتی بود تا دلواپسان به همه نشان دهند که ایران به سوی غربی شدن گام برنمیدارد و ایرانیان ضدیت با غرب را بر همکاری و تعامل با جهان که در گفتار این عده، هضم شدن خوانده میشد، ترجیح میدهند. در آن سوی آبها، تندروها و بالاخص تندروهای آمریکایی که برای در اختیار گرفتن ریاستجمهوری ایالات متحده برای چهار سال آینده، دندان تیز کردهاند، از اتهام زدن به ایران و فحاشی علیه مقامات ایرانی برای ایجاد هیجان، عوامفریبی و تحریک رایدهندگان استفاده میکردند. اتفاقا تندروهای آمریکایی هم دوست داشتند که جناح مخالف ایالات متحده در انتخاباتهای ایران به پیروزی برسد تا آنان بتوانند نهایت استفاده را از عملکرد هیجانی رایدهندگان و عوامفریبی ببرند و کاخ سفید را تصاحب کنند. اما ایرانیان که مصلحت خویش را بر اهداف تندروهای داخلی و خارجی ترجیح میدهند، در انتخابات گذشته میانهروی، عقلانیت و اعتدال را انتخاب و از پیروزی دلواپسان جلوگیری کردند. جالب است که دلواپسان حتی پیش از پیروزی، اتهامزنی و توهین را آغاز کرده بودند؛ وقتی آنان روی برگهای تبلیغی خود عبارت «این فهرست انگلیسی نیست» را نگاشته بودند، در واقع به مردم اتهام میزدند که انتخاب نکردن این فهرست خود به خود رای ندادن به افراد غیرانگلیسی است. این توهین همانگونه که پیشبینی میشد، با بیاعتنایی مردم ایران مواجه شد و سرانجام فهرست غیرانگلیسی در انتخاباتها مردود شد. با این نتایج به روشنی افراطیون آمریکایی و غیراسراییلیها هم ناامید شدند چراکه تاکید بر عقلانیتگرایی، راه را برای جنجالآفرینی آنان میبست. اما تندروهای داخلی فکر کردند حالا که مردم ماجراجویی را نمایش نمیدهند، خودمان این مسوولیت را برعهده بگیریم. از این رو اقداماتی را انجام دادند که جهانیان غیرقابل مهار بودن ایران را متوجه شوند. اکنون و پس از سالها از کنار رفتن محمود احمدینژاد برخی رفتارهای وی که هزینههای غیرلازمی را بر کشورمان تحمیل کرد، تکرار میشود. موازی با همین رویدادها، همکاران دولت سعی میکنند سرمایهگذاران، صاحبان اندیشه و صنعت و کارآفرینان را در کشورهای صنعتی به حضور و همکاری با ایران تشویق کنند. روشن است که اسراییل از این تلاشها خوشحال نیست و برای محدود شدن آن میکوشد. در چنین شرایطی دولت برای تحقق هدفگذاریهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی خود تلاش میکند تا چالشهای داخلی و خارجی را به حداقل برساند.