چشم‌اندازی برای سال 95؛ واقع‌بینی به جای خوشبینی

چشم‌اندازی برای سال 95؛ واقع‌بینی به جای خوشبینی

نادر کریمی جونی- مانند هر سال امیدواری‌های زیادی درباره روزهای آینده به مردم ایران داده شد؛ پیروزی بر دشمنان، دستاوردهای شگرف در زمینه‌های اقتصادی، صنعتی و... زندگی بهتر، رفاه بیشتر و چیزهای دیگر. آن دسته از مقامات و تصمیم‌گیران ایرانی که عاقلانه‌تر به مسایل نگاه می‌کنند، سعی کردند کمتر به مردم وعده و وعید بدهند و از ترسیم چشم‌اندازهای امیدوارکننده که معلوم نیست چقدر به حقیقت پیوند خواهد خورد، پرهیز کردند. کاملا قابل درک است که با وضعیت کنونی چندان معلوم نیست امید به بهبودی و قرار گرفتن در زندگی مرفه در میان ایرانیان چقدر است.مشخص نبودن امید به حصول رفاه و بهبود زندگی باعث شده تا در اواخر سال کهنه و ابتدای سال جدید بحث محافل خانوادگی و دیدارهای عیدانه، چشم‌انداز سال و تحلیل رویدادهای آتی باشد. در این‌باره عموما به اظهارات مقامات استناد و مواضع ایشان بازگو می‌شود. امسال و در حوزه سیاست شاید مهم‌ترین حادثه آغاز به کار دوره جدید مجلس شورای اسلامی باشد. ترکیب جدید این مجلس و افزایش قدرت اصلاح‌طلبان که با برگزاری دور دوم انتخابات مجلس در سال‌جاری بیشتر خواهد شد، زمینه را برای تاثیرگذاری اصلاح‌طلبان در عرصه قدرت حاکمیتی فراهم کرده است. از این بابت اصلاح‌طلبان برای برعهده گرفتن نقش‌های موثرتر و تعیین‌کننده در صحنه سیاست خود را آماده می‌کنند. در عین حال منازعه جناح‌های سیاسی که در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی تشدید شده بود، در تعطیلات عید و با رد‌وبدل شدن اظهارات تند از سوی بازیگران سیاسی در فضای رسانه‌ای کشور ادامه یافت. تردیدی نیست که با گشایش مجلس شورای اسلامی و دستیابی برخی از این بازیگران به تریبون‌های رسمی، منازعه تعمیق خواهد شد. این پرسش مطرح است که آیا بخشی از این منازعه جنگ زرگری برای در دست نگه داشتن قدرت است؟ بعید نیست که در مواردی چنین باشد اما کلیت منازعه بر سر کسب بیشترین سهم از قدرت آنقدر جدی و آشکار است که کمتر چنین خیالاتی مجال محقق شدن می‌یابد. از یک منظر طی ماه‌های آینده و با نزدیک شدن به زمان برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در گام نخست و در گام دوم آغاز به کار مجلسی که در آن تعداد قابل ملاحظه‌ای از اصلاح‌طلبان توانسته‌اند کرسی‌های سبز را اشغال کنند، شدت منازعه سیاسی در کشور افزایش می‌یابد. بسیاری از ناظران بر این باورند که توفان پس از آغاز به کار مجلس آینده شروع خواهد شد. در این صورت نیمه دوم سال که اندک‌اندک انتخابات ریاست‌جمهوری دور بعدی هم فرامی‌رسد، این هماوردطلبی سیاسی به اوج خواهد رسید. به ویژه آنکه برخی محافظه‌کاران پیش‌بینی می‌کنند دولت تدبیر و امید، دومین کابینه‌ای در جمهوری اسلامی ایران باشد که چهار سال دوم کاری را تجربه نخواهد کرد.شایعات متواتری درباره برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست‌جمهوری وجود دارد. گفته می‌شود وزارت کشور و شورای نگهبان برای برگزاری انتخابات پیش از ماه مبارک رمضان که ابتدای خردادماه سال آینده شروع خواهد شد، به توافق رسیده‌اند و یکی از تاریخ‌های پیشنهادی هفته چهارم بهمن‌ماه یا هفته آغازین اسفندماه است. منابع غیررسمی در این‌باره اطلاعاتی به نگارنده داده‌اند که نشان می‌دهد به‌طور نامحسوس در این‌باره مکاتباتی با نهادهای ذی‌ربط انجام داده و تمهیداتی اندیشیده شده است.با این حال چالش‌هایی بر سر اجرای این منظور وجود دارد از جمله حساسیت شهروندان و احتمال واکنش‌های منفی در فضای سیاسی- اجتماعی کشور. اما حتی اگر زمان انتخابات هم به پیش از سال 96 منتقل نشود، باز هم نمی‌توان انکار کرد که از هم‌اکنون تلاش‌ها برای کسب پیروزی در انتخابات دور بعدی ریاست‌جمهوری آغاز شده است. به همین دلیل گمان می‌رود مبارزات این انتخابات ابتدا با ترور شخصیت و تخریب این دولت آغاز شود و مجموعه نظام برای آنکه دولت تدبیر و امید، کابینه دوم را تشکیل ندهد، مصمم شود.نظر دیگر آن است که مانند دولت اصلاحات، سختگیری‌ها چنان شدید شود که کابینه به‌طور کامل غیرموثر شود. در این صورت زمینه برای آنکه در دور بعد مهره‌ای مانند احمدی‌نژاد روی کار آید فراهم خواهد شد و حداقل برای هشت سال دولت و قوه مجریه در اختیار محافظه‌کاران خواهد بود.در بعد اقتصادی بزرگ‌ترین انتظار، حصول رشد اقتصادی و رونق در تولید و فروش کالا و خدمات است هرچند ادعا شده است که در نیمه دوم 94 رشد اقتصادی قابل قبولی در ایران رخ داده است اما این نرخ کاغذی هیچ‌گاه در بازار لمس نشد. اکنون دولت با به‌کارگیری ابزار و شیوه‌های گوناگون وعده دستیابی به ارقام رشد امیدوارکننده را داده است اما سازوکارهای موجود اقتصاد ایران چشم‌انداز دلگرم‌کننده‌ای را برای تحقق این وعده نوید نمی‌دهد. فعالان اقتصادی با بدبینی در این‌باره که سال 95 از سال 94 بدتر خواهد شد و رکود از اقتصاد کشور بیرون نخواهد رفت، سخن می‌گویند. این اظهارات بدبینانه البته با این آرزوی ناگفته همراه است که رونق در اقتصاد اتفاق بیفتد.اما رفتار و مدیریت اقتصادی در ایران طی 10 سال گذشته آنقدر ناامیدکننده بوده است که کمتر کسی جرات دارد در محافل خصوصی و در جمع فعالان و ناظران اقتصادی حرف‌های امیدوارکننده یا تحلیل‌های خوشبینانه اظهار کند. در جمع‌های عمومی نیز اظهارات از حد شعار و بازگو کردن حرف‌های تکراری فراتر نرفته است. به همین دلیل آنچه در میان افکار عمومی شایع شده، آن است که در بهترین حالت سال 95 هم اوضاع اقتصاد مانند سال پیش از آن خواهد بود. در عین حال قراین قابل توجهی وجود دارد که می‌تواند این پیش‌بینی را دقیق‌تر کند. مهم‌ترین قرینه، عدم توفیق دولت در جذب سرمایه‌های خارجی است. نه فقط احتیاط بیش از حد اروپاییان برای حضور اقتصادی در کشورمان بلکه فشارهایی که ایالات متحده به طور مستقیم و غیرمستقیم علیه فعالیت‌های تجاری- اقتصادی ایران آورده، سبب متوقف شدن یا در بهترین حالت کندی حرکت اقتصادی کشورمان شده است. برای نمونه اگرچه ادعا می‌شود که سوئیفت برقرار شد و تبادلات ارزی ایران با مشکل چندان مهمی مواجه نیست اما هیچ مدرکی وجود ندارد که سوئیفت در مورد بانک‌های ایرانی به مورد اجرا گذاشته شده باشد. از این گذشته اظهارات برخی مقامات اروپایی درباره عدم اجرا شدن سوئیفت نشان می‌دهد که بانک‌های ایرانی همچنان در انزوا به سر می‌برند. علاوه بر این تلاش‌های روحانی در سفر به ایتالیا و فرانسه برای جذب سرمایه‌گذار و سرمایه‌های اروپایی نتایج امیدوارکننده‌ای دربر نداشته است. تلاش‌های طیب‌نیا برای جلب نظر ژاپنی‌ها نیز به نقطه خوبی نرسیده است، به همین دلیل روشن نیست که چه امیدی می‌توان به آینده داشت.بر این پایه جهش اقتصادی در کشور اتفاق نمی‌افتد. در یک نگاه خوشبینانه چنین به نظر می‌رسد که تلاش‌های مجدانه روحانی و تیم اقتصادی‌اش چرخش و تبادلات اقتصادی را در کشور روان‌تر کند. از هم‌اکنون برای به میدان آمدن برخی سرمایه‌های داخلی امیدهایی ایجاد شده است که احتمال وقوع روان‌تر شدن فعالیت اقتصادی را افزایش داده است. اگر چنین باشد، آنگاه تا حدی رونق اقتصادی مشاهده می‌شود و هرچند اتفاق خارق‌العاده‌ای رخ نخواهد داد اما ایرانیان با آرامش بیشتری سال 95 را به پایان خواهند برد هرچند با احتمال نسبتا قابل اطمینانی میزان این آرامش و رونق اقتصادی بسیار از آنچه در گفتار اقتصادی دولت اعلام شده، کمتر خواهد بود.در عرصه اقتصادی روشن است که حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران از مبارزات یمنی‌ها، دولت بشار اسد و شیعیان شبه‌جزیره عربستان با قوت ادامه پیدا خواهد کرد. تهران علاقه دارد جنگ در منطقه سوم، زمین حریف و نامتقارن را به همان صورت ادامه دهد و به همین دلیل با وجود تلاش‌های پاکستان و عمان، دور از ذهن به نظر می‌رسد که مناسبات دو سوی خلیج‌فارس به سمت همگرایی حرکت کند.در بهترین حالت احتمالا ایرانیان عازم حج تمتع می‌شوند و از این فرضیه بازنمی‌مانند. البته ایران نیازی به توسعه مناسبات و روابط با کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس احساس نمی‌کند و به همین دلیل اشتیاقی برای ذوب کردن یخ‌های روابط با این کشورها ندارد. در عوض اتحاد استراتژیک با روسیه که نتایج قابل مشاهده آن در سوریه، کشورهای قدرتمند عرب مانند عربستان و کویت را آزار می‌دهد، برنامه‌های راهبردی و عمق استراتژیک ایران در منطقه حساس خاورمیانه است که گاهی به این وسیله از غرب امتیازهایی نیز گرفته است.انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده بدون تردید یکی از مهم‌ترین ملاحظات در جهان معاصر است که بر شئون مختلف دیپلماسی کشورها تاثیر می‌گذارد. این رویداد البته بر تحولات ایران هم تاثیر می‌گذارد و گمان می‌رود بخشی از سختگیری‌هایی که هم‌اکنون علیه کشورمان اعمال می‌شود تحت تاثیر منازعات سیاسی واشنگتن است. بر این پایه تا پایان برگزاری انتخابات ایالات متحده که در سه ماهه چهارم امسال رخ خواهد داد، ناپایداری سیاسی در مناسبات تهران و غرب وجود خواهد داشت. البته با مشخص شدن نامزدان اصلی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه ممکن است هیجان‌های کاذب و رفتارهای احساسی فروکش کند و هیات حاکمه ایالات متحده عقل‌گرایی بیشتری در رفتار و تصمیم خود به خرج دهند. اما تا پایان انتخابات این عقل‌گرایی نتیجه قابل لمسی در موضع‌گیری مقامات آمریکایی ندارد. در این صورت دیپلماسی ایران و غرب و به تبع آن مناسبات اقتصادی که در پرتو این دیپلماسی شکل می‌گیرد، شاید آنقدر که ایرانیان به آن امید بسته‌اند، مثبت نباشد.

نادر کریمی جونی- مانند هر سال امیدواری‌های زیادی درباره روزهای آینده به مردم ایران داده شد؛ پیروزی بر دشمنان، دستاوردهای شگرف در زمینه‌های اقتصادی، صنعتی و... زندگی بهتر، رفاه بیشتر و چیزهای دیگر. آن دسته از مقامات و تصمیم‌گیران ایرانی که عاقلانه‌تر به مسایل نگاه می‌کنند، سعی کردند کمتر به مردم وعده و وعید بدهند و از ترسیم چشم‌اندازهای امیدوارکننده که معلوم نیست چقدر به حقیقت پیوند خواهد خورد، پرهیز کردند. کاملا قابل درک است که با وضعیت کنونی چندان معلوم نیست امید به بهبودی و قرار گرفتن در زندگی مرفه در میان ایرانیان چقدر است.مشخص نبودن امید به حصول رفاه و بهبود زندگی باعث شده تا در اواخر سال کهنه و ابتدای سال جدید بحث محافل خانوادگی و دیدارهای عیدانه، چشم‌انداز سال و تحلیل رویدادهای آتی باشد. در این‌باره عموما به اظهارات مقامات استناد و مواضع ایشان بازگو می‌شود. امسال و در حوزه سیاست شاید مهم‌ترین حادثه آغاز به کار دوره جدید مجلس شورای اسلامی باشد. ترکیب جدید این مجلس و افزایش قدرت اصلاح‌طلبان که با برگزاری دور دوم انتخابات مجلس در سال‌جاری بیشتر خواهد شد، زمینه را برای تاثیرگذاری اصلاح‌طلبان در عرصه قدرت حاکمیتی فراهم کرده است. از این بابت اصلاح‌طلبان برای برعهده گرفتن نقش‌های موثرتر و تعیین‌کننده در صحنه سیاست خود را آماده می‌کنند. در عین حال منازعه جناح‌های سیاسی که در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی تشدید شده بود، در تعطیلات عید و با رد‌وبدل شدن اظهارات تند از سوی بازیگران سیاسی در فضای رسانه‌ای کشور ادامه یافت. تردیدی نیست که با گشایش مجلس شورای اسلامی و دستیابی برخی از این بازیگران به تریبون‌های رسمی، منازعه تعمیق خواهد شد. این پرسش مطرح است که آیا بخشی از این منازعه جنگ زرگری برای در دست نگه داشتن قدرت است؟ بعید نیست که در مواردی چنین باشد اما کلیت منازعه بر سر کسب بیشترین سهم از قدرت آنقدر جدی و آشکار است که کمتر چنین خیالاتی مجال محقق شدن می‌یابد. از یک منظر طی ماه‌های آینده و با نزدیک شدن به زمان برگزاری دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در گام نخست و در گام دوم آغاز به کار مجلسی که در آن تعداد قابل ملاحظه‌ای از اصلاح‌طلبان توانسته‌اند کرسی‌های سبز را اشغال کنند، شدت منازعه سیاسی در کشور افزایش می‌یابد. بسیاری از ناظران بر این باورند که توفان پس از آغاز به کار مجلس آینده شروع خواهد شد. در این صورت نیمه دوم سال که اندک‌اندک انتخابات ریاست‌جمهوری دور بعدی هم فرامی‌رسد، این هماوردطلبی سیاسی به اوج خواهد رسید. به ویژه آنکه برخی محافظه‌کاران پیش‌بینی می‌کنند دولت تدبیر و امید، دومین کابینه‌ای در جمهوری اسلامی ایران باشد که چهار سال دوم کاری را تجربه نخواهد کرد.شایعات متواتری درباره برگزاری زودهنگام انتخابات ریاست‌جمهوری وجود دارد. گفته می‌شود وزارت کشور و شورای نگهبان برای برگزاری انتخابات پیش از ماه مبارک رمضان که ابتدای خردادماه سال آینده شروع خواهد شد، به توافق رسیده‌اند و یکی از تاریخ‌های پیشنهادی هفته چهارم بهمن‌ماه یا هفته آغازین اسفندماه است. منابع غیررسمی در این‌باره اطلاعاتی به نگارنده داده‌اند که نشان می‌دهد به‌طور نامحسوس در این‌باره مکاتباتی با نهادهای ذی‌ربط انجام داده و تمهیداتی اندیشیده شده است.با این حال چالش‌هایی بر سر اجرای این منظور وجود دارد از جمله حساسیت شهروندان و احتمال واکنش‌های منفی در فضای سیاسی- اجتماعی کشور. اما حتی اگر زمان انتخابات هم به پیش از سال 96 منتقل نشود، باز هم نمی‌توان انکار کرد که از هم‌اکنون تلاش‌ها برای کسب پیروزی در انتخابات دور بعدی ریاست‌جمهوری آغاز شده است. به همین دلیل گمان می‌رود مبارزات این انتخابات ابتدا با ترور شخصیت و تخریب این دولت آغاز شود و مجموعه نظام برای آنکه دولت تدبیر و امید، کابینه دوم را تشکیل ندهد، مصمم شود.نظر دیگر آن است که مانند دولت اصلاحات، سختگیری‌ها چنان شدید شود که کابینه به‌طور کامل غیرموثر شود. در این صورت زمینه برای آنکه در دور بعد مهره‌ای مانند احمدی‌نژاد روی کار آید فراهم خواهد شد و حداقل برای هشت سال دولت و قوه مجریه در اختیار محافظه‌کاران خواهد بود.در بعد اقتصادی بزرگ‌ترین انتظار، حصول رشد اقتصادی و رونق در تولید و فروش کالا و خدمات است هرچند ادعا شده است که در نیمه دوم 94 رشد اقتصادی قابل قبولی در ایران رخ داده است اما این نرخ کاغذی هیچ‌گاه در بازار لمس نشد. اکنون دولت با به‌کارگیری ابزار و شیوه‌های گوناگون وعده دستیابی به ارقام رشد امیدوارکننده را داده است اما سازوکارهای موجود اقتصاد ایران چشم‌انداز دلگرم‌کننده‌ای را برای تحقق این وعده نوید نمی‌دهد. فعالان اقتصادی با بدبینی در این‌باره که سال 95 از سال 94 بدتر خواهد شد و رکود از اقتصاد کشور بیرون نخواهد رفت، سخن می‌گویند. این اظهارات بدبینانه البته با این آرزوی ناگفته همراه است که رونق در اقتصاد اتفاق بیفتد.اما رفتار و مدیریت اقتصادی در ایران طی 10 سال گذشته آنقدر ناامیدکننده بوده است که کمتر کسی جرات دارد در محافل خصوصی و در جمع فعالان و ناظران اقتصادی حرف‌های امیدوارکننده یا تحلیل‌های خوشبینانه اظهار کند. در جمع‌های عمومی نیز اظهارات از حد شعار و بازگو کردن حرف‌های تکراری فراتر نرفته است. به همین دلیل آنچه در میان افکار عمومی شایع شده، آن است که در بهترین حالت سال 95 هم اوضاع اقتصاد مانند سال پیش از آن خواهد بود. در عین حال قراین قابل توجهی وجود دارد که می‌تواند این پیش‌بینی را دقیق‌تر کند. مهم‌ترین قرینه، عدم توفیق دولت در جذب سرمایه‌های خارجی است. نه فقط احتیاط بیش از حد اروپاییان برای حضور اقتصادی در کشورمان بلکه فشارهایی که ایالات متحده به طور مستقیم و غیرمستقیم علیه فعالیت‌های تجاری- اقتصادی ایران آورده، سبب متوقف شدن یا در بهترین حالت کندی حرکت اقتصادی کشورمان شده است. برای نمونه اگرچه ادعا می‌شود که سوئیفت برقرار شد و تبادلات ارزی ایران با مشکل چندان مهمی مواجه نیست اما هیچ مدرکی وجود ندارد که سوئیفت در مورد بانک‌های ایرانی به مورد اجرا گذاشته شده باشد. از این گذشته اظهارات برخی مقامات اروپایی درباره عدم اجرا شدن سوئیفت نشان می‌دهد که بانک‌های ایرانی همچنان در انزوا به سر می‌برند. علاوه بر این تلاش‌های روحانی در سفر به ایتالیا و فرانسه برای جذب سرمایه‌گذار و سرمایه‌های اروپایی نتایج امیدوارکننده‌ای دربر نداشته است. تلاش‌های طیب‌نیا برای جلب نظر ژاپنی‌ها نیز به نقطه خوبی نرسیده است، به همین دلیل روشن نیست که چه امیدی می‌توان به آینده داشت.بر این پایه جهش اقتصادی در کشور اتفاق نمی‌افتد. در یک نگاه خوشبینانه چنین به نظر می‌رسد که تلاش‌های مجدانه روحانی و تیم اقتصادی‌اش چرخش و تبادلات اقتصادی را در کشور روان‌تر کند. از هم‌اکنون برای به میدان آمدن برخی سرمایه‌های داخلی امیدهایی ایجاد شده است که احتمال وقوع روان‌تر شدن فعالیت اقتصادی را افزایش داده است. اگر چنین باشد، آنگاه تا حدی رونق اقتصادی مشاهده می‌شود و هرچند اتفاق خارق‌العاده‌ای رخ نخواهد داد اما ایرانیان با آرامش بیشتری سال 95 را به پایان خواهند برد هرچند با احتمال نسبتا قابل اطمینانی میزان این آرامش و رونق اقتصادی بسیار از آنچه در گفتار اقتصادی دولت اعلام شده، کمتر خواهد بود.در عرصه اقتصادی روشن است که حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران از مبارزات یمنی‌ها، دولت بشار اسد و شیعیان شبه‌جزیره عربستان با قوت ادامه پیدا خواهد کرد. تهران علاقه دارد جنگ در منطقه سوم، زمین حریف و نامتقارن را به همان صورت ادامه دهد و به همین دلیل با وجود تلاش‌های پاکستان و عمان، دور از ذهن به نظر می‌رسد که مناسبات دو سوی خلیج‌فارس به سمت همگرایی حرکت کند.در بهترین حالت احتمالا ایرانیان عازم حج تمتع می‌شوند و از این فرضیه بازنمی‌مانند. البته ایران نیازی به توسعه مناسبات و روابط با کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس احساس نمی‌کند و به همین دلیل اشتیاقی برای ذوب کردن یخ‌های روابط با این کشورها ندارد. در عوض اتحاد استراتژیک با روسیه که نتایج قابل مشاهده آن در سوریه، کشورهای قدرتمند عرب مانند عربستان و کویت را آزار می‌دهد، برنامه‌های راهبردی و عمق استراتژیک ایران در منطقه حساس خاورمیانه است که گاهی به این وسیله از غرب امتیازهایی نیز گرفته است.انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده بدون تردید یکی از مهم‌ترین ملاحظات در جهان معاصر است که بر شئون مختلف دیپلماسی کشورها تاثیر می‌گذارد. این رویداد البته بر تحولات ایران هم تاثیر می‌گذارد و گمان می‌رود بخشی از سختگیری‌هایی که هم‌اکنون علیه کشورمان اعمال می‌شود تحت تاثیر منازعات سیاسی واشنگتن است. بر این پایه تا پایان برگزاری انتخابات ایالات متحده که در سه ماهه چهارم امسال رخ خواهد داد، ناپایداری سیاسی در مناسبات تهران و غرب وجود خواهد داشت. البته با مشخص شدن نامزدان اصلی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه ممکن است هیجان‌های کاذب و رفتارهای احساسی فروکش کند و هیات حاکمه ایالات متحده عقل‌گرایی بیشتری در رفتار و تصمیم خود به خرج دهند. اما تا پایان انتخابات این عقل‌گرایی نتیجه قابل لمسی در موضع‌گیری مقامات آمریکایی ندارد. در این صورت دیپلماسی ایران و غرب و به تبع آن مناسبات اقتصادی که در پرتو این دیپلماسی شکل می‌گیرد، شاید آنقدر که ایرانیان به آن امید بسته‌اند، مثبت نباشد.