اقتصاد مقاومتی و بهره‌وری

اقتصاد مقاومتی و بهره‌وری

سجاد وجدانیان*- واژه اقتصاد مقاومتی برای اولین‌بار در سال 1389 توسط رهبری مطرح شد و آن عبارت است از اقتصادی که برای یک ملت حتی در شرایط تحریم، زمینه رشد و شکوفایی را فراهم می‌کند. با وجود همه تاکیدات و پیگیری‌های رهبری، اگر بخواهیم همه تلاش‌هایی که تاکنون در این زمینه انجام شده را جمع‌بندی کنیم، باید گفت «مانده تا برف زمین آب شود». قطعا اقتصادی که با یک تغییر نرخ ارز، مهم‌ترین برنامه کلان اقتصادی‌اش یعنی هدفمندی یارانه‌ها به اغما رود، هیچ شباهتی با اقتصاد مقاومتی تعریف شده ندارد. البته اینکه چرا پس از گذشت حدود پنج سال همچنان به نتیجه قابل توجهی نرسیده‌ایم، مهم است ولی نه به این اندازه که فکر کنیم از این به بعد چه باید کرد. به عنوان اولین «اقدام و عمل» باید اقتصاد مقاومتی را از حالت شعارگونه خارج کرد و برمبنای آن در دو بُعد کوتاه‌مدت و بلندمدت برنامه‌ریزی‌های راهبردی و واقع‌گرایانه انجام داد. خوشبختانه این دو بُعد قبلا تعریف شده است. کوتاه‌مدت، برنامه‌ها و امور اجرایی کشور تعریف شده است که به ترتیب شامل حمایت از تولید ملی، مدیریت منابع ارزی، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان و منابع و امکانات و حرکت براساس برنامه است. بلند‌مدت، اصلاح نظام اقتصادی کشور تعریف شده است که به ترتیب شامل تکیه بر مردم، مقاوم بودن اقتصاد، اقتصاد دانش‌بنیان، کاهش وابستگی به نفت و تبیین دانشگاهی و آکادمیک اقتصاد مقاومتی است. در مرحله آخر اقتصاد مقاومتی از حالت دستوری خارج شده و علمی می‌شود و می‌توان براساس آن روابط بین متغیرهای اقتصادی را بیان کرد. در مرحله علمی شدن، اقتصاد مقاومتی باید به جنگ تئوریک سخت و دشواری با اقتصاد سرمایه‌داری برود که تاکنون هیچ جایگزینی برای آن پیدا نشده و مبنای نظام سلطه است. در این مرحله نیاز به اقتصاددانان اندیشمندی در حد کینز و فریدمن است. تا آن زمان و در وضعیت فعلی به منظور رسیدن به اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت و گذر از اقتصاد دستوری به اقتصاد اثباتی پویا، نیاز است که فرآیند هوشمندانه‌ای برای ابعاد و اجزای شناخته شده اقتصاد مقاومتی تعریف شود. این نیاز با استفاده از رویکرد سیستمی برآورده خواهد شد چراکه با به‌کارگیری این تفکر، اجزای این اقتصاد به شکل نهاده و ستانده تبیین خواهند شد و شاخص‌هایی به صورت نسبت ستانده به نهاده بهبود اجزا را تضمین خواهند کرد. چنانچه همه شاخص‌ها به درستی ایجاد شده، اندازه‌گیری شوند و بهبود یابند در نهایت حاصل ترکیب آنها، همان بهره‌وری خواهد بود. و این یعنی شروع اقتصاد مقاومتی با تحقق بهره‌وری واقعی- نه آن بهره‌وری که صرفا در آمارها دیده شود و نه هیچ جای دیگری- خواهد بود و ادامه آن با استمرار بهره‌وری. در واقع «کلید» اقتصاد مقاومتی بهره‌وری است. * کارشناس ارشد مدیریت دولت و کارشناس ارشد بازرگانی

سجاد وجدانیان*- واژه اقتصاد مقاومتی برای اولین‌بار در سال 1389 توسط رهبری مطرح شد و آن عبارت است از اقتصادی که برای یک ملت حتی در شرایط تحریم، زمینه رشد و شکوفایی را فراهم می‌کند. با وجود همه تاکیدات و پیگیری‌های رهبری، اگر بخواهیم همه تلاش‌هایی که تاکنون در این زمینه انجام شده را جمع‌بندی کنیم، باید گفت «مانده تا برف زمین آب شود». قطعا اقتصادی که با یک تغییر نرخ ارز، مهم‌ترین برنامه کلان اقتصادی‌اش یعنی هدفمندی یارانه‌ها به اغما رود، هیچ شباهتی با اقتصاد مقاومتی تعریف شده ندارد. البته اینکه چرا پس از گذشت حدود پنج سال همچنان به نتیجه قابل توجهی نرسیده‌ایم، مهم است ولی نه به این اندازه که فکر کنیم از این به بعد چه باید کرد. به عنوان اولین «اقدام و عمل» باید اقتصاد مقاومتی را از حالت شعارگونه خارج کرد و برمبنای آن در دو بُعد کوتاه‌مدت و بلندمدت برنامه‌ریزی‌های راهبردی و واقع‌گرایانه انجام داد. خوشبختانه این دو بُعد قبلا تعریف شده است. کوتاه‌مدت، برنامه‌ها و امور اجرایی کشور تعریف شده است که به ترتیب شامل حمایت از تولید ملی، مدیریت منابع ارزی، مدیریت مصرف، استفاده حداکثری از زمان و منابع و امکانات و حرکت براساس برنامه است. بلند‌مدت، اصلاح نظام اقتصادی کشور تعریف شده است که به ترتیب شامل تکیه بر مردم، مقاوم بودن اقتصاد، اقتصاد دانش‌بنیان، کاهش وابستگی به نفت و تبیین دانشگاهی و آکادمیک اقتصاد مقاومتی است. در مرحله آخر اقتصاد مقاومتی از حالت دستوری خارج شده و علمی می‌شود و می‌توان براساس آن روابط بین متغیرهای اقتصادی را بیان کرد. در مرحله علمی شدن، اقتصاد مقاومتی باید به جنگ تئوریک سخت و دشواری با اقتصاد سرمایه‌داری برود که تاکنون هیچ جایگزینی برای آن پیدا نشده و مبنای نظام سلطه است. در این مرحله نیاز به اقتصاددانان اندیشمندی در حد کینز و فریدمن است. تا آن زمان و در وضعیت فعلی به منظور رسیدن به اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت و گذر از اقتصاد دستوری به اقتصاد اثباتی پویا، نیاز است که فرآیند هوشمندانه‌ای برای ابعاد و اجزای شناخته شده اقتصاد مقاومتی تعریف شود. این نیاز با استفاده از رویکرد سیستمی برآورده خواهد شد چراکه با به‌کارگیری این تفکر، اجزای این اقتصاد به شکل نهاده و ستانده تبیین خواهند شد و شاخص‌هایی به صورت نسبت ستانده به نهاده بهبود اجزا را تضمین خواهند کرد. چنانچه همه شاخص‌ها به درستی ایجاد شده، اندازه‌گیری شوند و بهبود یابند در نهایت حاصل ترکیب آنها، همان بهره‌وری خواهد بود. و این یعنی شروع اقتصاد مقاومتی با تحقق بهره‌وری واقعی- نه آن بهره‌وری که صرفا در آمارها دیده شود و نه هیچ جای دیگری- خواهد بود و ادامه آن با استمرار بهره‌وری. در واقع «کلید» اقتصاد مقاومتی بهره‌وری است. * کارشناس ارشد مدیریت دولت و کارشناس ارشد بازرگانی