این روزها بازار انتقاد و مصاحبههایی که هتک حرمت در آنان موج میزند، در فوتبال کشور بیش از پیش داغ شده است. اگر نگاهی به تیتر اصلی رسانههای ورزشی کشور بیندازید، مشاهده خواهید کرد که هر کس از راه میرسد، علیه دیگری صحبت میکند و حرفهایی را مطرح میکند که خیلی از آنها نیازی به انتشار در مطبوعات ندارند. وقتی سرمربی تیم ملی به دبیرکل میگوید که فرق زمین فوتبال و زمین سیبزمینی را نمیداند، متوجه میشویم که کارلوس کیروش هم اسیر حواشی آماتوری فوتبال ما شده و ترجیح داده است تا به جای حرفهایگری، از روش سنتی و آماتوری با آقایان روبهرو شود. ایشان دلارهای میلیونی بیتالمال را- که خیلی هم کم نیست- به جیب میزند و برایش هم اهمیتی ندارد که چه قضاوتی درباره عملکردش خواهد شد اما از دکتر اسدی که یکی از اساتید برجسته دانشگاهی است و انتظار مدیریت بحران از وی میرود، بسیار بعید است که به ازای هر مصاحبه کیروش یک بیانیه و حرف و حدیثی منتشر کند. ضمن اینکه نقش رییس فدراسیون که به نوعی با هر دوی این عزیزان ارتباط دارد و به عنوان مدیر میتواند خیلی از مسایل را به ایشان گوشزد کند، هرگز مشخص نیست و به نظر میرسد ایشان در حال رایزنیهای لازم برای بازگشت در انتخابات آینده فدراسیون فوتبال است و به قول قدیمیها در حال گرفتن ماهی از آب گلآلود میباشد. از سوی دیگر امیر عابدینی که گفته میشود به دنبال پستی در فدراسیون آتی است به کیروش انتقاد میکند و در پاسخ وی، افشین پیروانی که به حجب و حیا معروف است و روزگاری شاگرد همین آقای عابدینی هم بوده، نسبت به سرمربی پرتغالی احساس تکلیف میکند و جواب تندی به عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال میدهد. وقتی اوضاع آشفته به نظر میرسد خداداد عزیزی هم که حضورش این روزها در فوتبال کشور کمرنگ است، دست به مصاحبه علیه کارلوس کیروش میزند و حرفهایی را علیه وی و طرفدارانش به زبان میآورد و اینجاست که به نظر میرسد با این اوضاع دیگر در فوتبال کشور سنگ روی سنگ بند نخواهد شد چراکه هیچکس حرمتها را نگه نمیدارد و هیچ مقامی هم از مدیر بالادستیاش حرفشنوی ندارد و مدیران هم به فکر منافع خود هستند و به جای ایجاد آرامش در فوتبال پرحاشیه کشور ترجیح میدهند به فکر آینده شغلیشان باشند. شاید به جرات بتوان گفت در هیچ کجای دنیا حتی کشورهای جهان سوم چنین بلبشویی دیده نمیشود و واقعا برای ما که مدعی قدمت در فرهنگ و تاریخ و احترام به پیشکسوت هستیم، بسیار امری ناشایست و ناخوشایند میباشد.
این روزها بازار انتقاد و مصاحبههایی که هتک حرمت در آنان موج میزند، در فوتبال کشور بیش از پیش داغ شده است. اگر نگاهی به تیتر اصلی رسانههای ورزشی کشور بیندازید، مشاهده خواهید کرد که هر کس از راه میرسد، علیه دیگری صحبت میکند و حرفهایی را مطرح میکند که خیلی از آنها نیازی به انتشار در مطبوعات ندارند. وقتی سرمربی تیم ملی به دبیرکل میگوید که فرق زمین فوتبال و زمین سیبزمینی را نمیداند، متوجه میشویم که کارلوس کیروش هم اسیر حواشی آماتوری فوتبال ما شده و ترجیح داده است تا به جای حرفهایگری، از روش سنتی و آماتوری با آقایان روبهرو شود. ایشان دلارهای میلیونی بیتالمال را- که خیلی هم کم نیست- به جیب میزند و برایش هم اهمیتی ندارد که چه قضاوتی درباره عملکردش خواهد شد اما از دکتر اسدی که یکی از اساتید برجسته دانشگاهی است و انتظار مدیریت بحران از وی میرود، بسیار بعید است که به ازای هر مصاحبه کیروش یک بیانیه و حرف و حدیثی منتشر کند. ضمن اینکه نقش رییس فدراسیون که به نوعی با هر دوی این عزیزان ارتباط دارد و به عنوان مدیر میتواند خیلی از مسایل را به ایشان گوشزد کند، هرگز مشخص نیست و به نظر میرسد ایشان در حال رایزنیهای لازم برای بازگشت در انتخابات آینده فدراسیون فوتبال است و به قول قدیمیها در حال گرفتن ماهی از آب گلآلود میباشد. از سوی دیگر امیر عابدینی که گفته میشود به دنبال پستی در فدراسیون آتی است به کیروش انتقاد میکند و در پاسخ وی، افشین پیروانی که به حجب و حیا معروف است و روزگاری شاگرد همین آقای عابدینی هم بوده، نسبت به سرمربی پرتغالی احساس تکلیف میکند و جواب تندی به عضو هیات رییسه فدراسیون فوتبال میدهد. وقتی اوضاع آشفته به نظر میرسد خداداد عزیزی هم که حضورش این روزها در فوتبال کشور کمرنگ است، دست به مصاحبه علیه کارلوس کیروش میزند و حرفهایی را علیه وی و طرفدارانش به زبان میآورد و اینجاست که به نظر میرسد با این اوضاع دیگر در فوتبال کشور سنگ روی سنگ بند نخواهد شد چراکه هیچکس حرمتها را نگه نمیدارد و هیچ مقامی هم از مدیر بالادستیاش حرفشنوی ندارد و مدیران هم به فکر منافع خود هستند و به جای ایجاد آرامش در فوتبال پرحاشیه کشور ترجیح میدهند به فکر آینده شغلیشان باشند. شاید به جرات بتوان گفت در هیچ کجای دنیا حتی کشورهای جهان سوم چنین بلبشویی دیده نمیشود و واقعا برای ما که مدعی قدمت در فرهنگ و تاریخ و احترام به پیشکسوت هستیم، بسیار امری ناشایست و ناخوشایند میباشد.