هوشيار رستمي، معاون سردبير روزنامه تعادل در یادداشت امروز این روزنامه با عنوان محك فرصت‌شناسي ايراني در پسابرجام نوشت: با اينكه تحليل دستاوردها و هزينه‌هاي برجام و درس گرفتن از آن يك نياز واقعي است اما آنچه امروز به خصوص در سال جاري بايد به محور سياست‌گذا

روزنامه تعادل و فرصت اندک اقتصاد

رييس‌جمهور در نخستين روز فناوري هسته‌يي پس از اجرايي شدن برجام، توافق تاريخي بين ايران و 6 كشور قدرتمند جهاني را فرصتي گذرا براي ايران ذكر كرد و خواستار استفاده بيشتر و موثرتر از اين فضا شد. اگرچه كمتر كسي در هموار شدن فضاي بين‌المللي براي نقش‌آفريني ايران در عرصه جهاني پس از برجام ترديد دارد اما سخنان رييس‌جمهور حكايت از آن داشت كه فضاي داخلي براي بهره‌برداري اقتصادي و توسعه‌يي از يك برهه جديد در سپهر سياسي ايران به اندازه كافي مساعد نيست. هنوز يك ماه از سال 95 سپري نشده كه نزاع‌ها بر سر ثمربخشي توافق بين گروه‌هاي سياسي همچنان داغ است و اگر روند بر همين منوال پيش رود ممكن است پاشنه آشيلي براي اقتصاد رنجديده از تحريم‌ها باشد. خوب يا بد توافق هسته‌يي به ثمر نشسته و مورد تاييد عالي‌ترين مقام‌هاي سياسي كشور نيز قرار گرفته و اكنون كه راه برگشت خاصي وجود ندارد نگاه به آينده و تلاش براي تجهيز زرادخانه‌هاي پسابرجامي در جهت نيل به اهداف سياسي و اقتصادي، انتخاب معقولانه‌تري به نظر مي‌رسد.

نظام جمهوري اسلامي در فرآيند مذاكرات 11ساله هسته‌يي نشان داد نه از خط قرمزهاي سياسي خود عبور خواهد كرد و نه حاضر است تبديل به جزيره‌يي در دهكده جهاني شود. پيروي از چنين سياستي كار را آنچنان درهم تنيده كرده بود كه بسياري از ناظران جهاني توفيق اين مذاكرات را پيدا كردن راه‌حلي براي يكي از پيچيده‌ترين پرونده‌هاي بين‌المللي ذكر كرده‌اند و تاكيد دارند از اين پس نيز به عنوان نمونه‌يي موفق در دنياي ديپلماسي جايگاه ويژه‌يي خواهد داشت. هسته اصلي تصميم‌گيري سياسي در داخل با پذيرش توافق اين سيگنال را به دنيا مخابره كرد كه بايد جايگاهي در‌خور و شايسته براي ايران در نظر گرفت و در عين حال همبستگي تجاري و اقتصادي استراتژي ورود به اين منظومه خواهد بود.

در گزارشي كه چندي پيش مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام تدوين كرده بود به‌روشني بر تغيير رويكرد دوجانبه ايران و غرب به هم تاكيد شده و در تحليل شرايط داخلي فراتر رفتن از نگاه امنيتي به جهان و تكيه بر استوانه‌هاي اقتصادي در تعامل با دنياي بيرون را خواستار شده بود. پس از 37سال از انقلاب اين نظام به چنين قوامي دست يافته كه نياز به يك استراتژي جديد وجود دارد تا قوام موجود را پايدار كند. اين هدف تنها از راهي ميسر خواهد بود كه بتوان با حفظ دغدغه‌ها در جهت همبستگي‌هاي تجاري و اقتصادي گام برداشت. رويكردي كه نه وابستگي باشد و نه گسيختگي. برجام يك زمين بازي جديد براي ايران است كه اكنون بايد با تعريف قواعد جديد بر مبناي درك مشترك اساس بازي كردن با جهان را دوباره طراحي كرد.

آن‌گونه كه از يك مرور اجمالي به دست مي‌آيد، شرايط داخلي نيز بايد به نفع جميع قوا براي تمركز بر اهداف پسابرجامي دوباره تنظيم شود. شايد زياده‌گويي باشد كه دوباره وضع موجود اقتصاد ايران را روي ميز آورد و درباره آن به صحبت نشست اما از ياد نبريم برندگان اصلي در صحنه جهاني تنها آنان هستند كه پس از يك بحران توانستند پروژه بازسازي مناسب و متناسبي را پايه‌ريزي كنند. بنابراين دشوار نيست كه اهميت و اولويت اقتصاد در سال پيش رو كه مهم‌ترين هدف آن نيز مقاوم‌سازي ذكر شده است را درك كنيم اما بارور كردن پتانسيل‌ها در اين مسير جديد نياز به پايبندي و تعهدي فراتر از يك درك دارد. پرواضح است فرصت آزمون و خطا براي كشوري كه نيازش به توسعه قابل چشم‌پوشي نيست، ديگر وجود ندارد و بايد در سالي كه انگار قطعات جورچين براي نخستين‌ بار پس از انقلاب فراهم است، هوشمندانه بازي كرد و نهايتا تصويري مناسب ارائه داد.

با اينكه تحليل دستاوردها و هزينه‌هاي برجام و درس گرفتن از آن يك نياز واقعي است اما آنچه امروز به خصوص در سال جاري بايد به محور سياست‌گذاري و عمليات در كشور تبديل شود، بهره‌برداري موثرتر و كاراتر از فرصت‌ به وجود آمده تنها در جهت منافع ملي است. جايي كه بايد اين هشدار را جدي گرفت كه زمان براي توسعه اقتصاد ايران اندك است مگر آنكه از تمامي گزينه‌ها به بهينه‌ترين شيوه و در زمان منطقي بهره گرفت.

نظرات کاربران