دیروز رضا نیازمند متولد سال 1300 در 96 سالگی در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت.
او به تنهایی روایت تاریخ صنعتی شدن ایران است. کسی که در راه اندازی و ایجاد سازمان مدیریت صنعتی، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، شرکت ملی مس و ده ها و ده ها نهاد و بنیاد دیگر صنعتی با واسطه یا بی واسطه نقش داشت. او معاون وزیر اقتصاد در زمان علینقی عالیخانی بود.
از پدر و مادری همدانی، اما به اضطرار زمان، در کرمانشاه متولد شد. پدرش را که تاجر بود، در کودکی از دست داد و زیر نظر مادری که سه فرزندش را از 25 سالگی به تنهایی زیر پر و بال خود گرفت، بزرگ شد.
هیچ وقت شاگرد اول نبود و شاگرد متوسطی به شمار می آمد. بعد از گرفتن دیپلم اجازه کار پیدا نکرد. مادرش اصرار داشت که به دانشگاه برود و مهندس بشود. او در دانشکده صنعتی ایران و آلمان رشته معدن را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد چرا که گفته می شد قرار است کارخانه ذوب آهن در کشور تاسیس شود.
بعدتر برای خواندن دروس مدیریت به امریکا رفت. چنانکه می گوید با 200 دلار! و هزینه های خود را با کار در یک سالن سینما تامین می کرد.
وقتی به ایران آمد، به سازمان برنامه رفت که چند سالی بود راه اندازی شده بود. از جمله کارهای ماندگار او احیای صنایع رو به زوال بود. به طور مثال نساجی مازندران را که در آن زمان بزرگترین شرکت ایران بود و هشت هزار کارگر داشت، در طول یک سال از زیان ده میلیونی به سود 25 میلیونی رساند. او این فرآیند از بین بردن معایب و مدرن کردن سازمان را در یکی از نخستین گزارش نویسی های کشور مستند کرد.
رضا نیازمند کسی است که سازمان مدیریت صنعتی کشور را تاسیس کرد و در زمان وزارت عالیخانی در وزارتخانه اقتصاد نوپای آن زمان، به معاونت صنعتی و معدنی انتخاب شد.
روش این دو در تبدیل تجار و بازرگانان وقت به تولیدکننده نیز داستان جالبی دارد.
خود نیازمند تعریف می کند که عالیخانی، گمرک را زیر دست خود آورد، تا واردات را زیربنای توسعه صنعتی در ایران کند. مثلاً به تاجری که فاستونی از انگلیس میآورد میگفتیم بیا و این نوع پارچه را در ایران تولید کن. آقای فلان که رادیو و تلویزیون میآوری، این کالا را در مملکت خودت بساز. وام هم به تو میدهیم و از کمکهای فنی بهرهمندت میکنیم. تاجری که عادت کرده بود با روشی ساده محصول وارد ایران کند را نمیتوانستیم به دردسر بیندازیم و او را به تولیدکننده و صنعتگر تبدیل کنیم. تاجر با یک کارگر تمام کارهایش را انجام میداد اما وقتی میخواستی او را به یک تولیدکننده تبدیل کنی باید جور دهها و شاید صدها کارگر را میکشید و مسئولیت تامین معاش آنان را میپذیرفت. ما میگفتیم حاج آقا برخوردار، تو که تلویزیون وارد میکنی لطفاً بیا تولید کن. اگر نیایی ما تعرفه تلویزیون را بالا میبریم. یعنی تو که میروی پول میدهی میخری و میآوری، دم گمرک هم تازه ۲۰ درصد از تو میگیرم. دیگر سودی برایت نمیماند. ولی وقتی بسازی که دیگر عوارض گمرک نمیدهی برای اینکه در داخل ساختهای. این ابزار کارمان بود که تاجر را تبدیل به صنعتگر کنیم.
او تک تک واردکنندگان را دعوت میکرد و از آنها میخواست به جای تجارت به تولید مشغول شوند.
نیازمند و همکارانش معتقد بودند صنعتگران باید پولدار شوند! و معتقد بودند تا آدم ها میلیونر نشوند، مملکت جلو نخواهد رفت.
و اینگونه ایران را به رشد صنعتی ژاپن که در آن موقع ۱۶ درصد بود، رساندند!
نیازمند خود، لیدر ترقی کشور را عالیخانی می داند که کشور را دارای صنایع بزرگی چون ذوبآهن، خودرو، مس سرچشمه، لوازم خانگی، پوشاک و ... کرد.
او به دستور محمدرضا پهلوی مشابه سازمانی ایتالیایی را در ایران بنیان نهاد که دولتی بود ولی از قوانین دولتی تبعیت نمی کرد. این سازمان، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران نام گرفت و نسخه ایرانی آن تنها ایجاد صنایع سنگین را در برنامه خود قرار داد. نیازمند لباس ایدرو را دوخت که ماحصل فعالیتهای آن تاسیس چهار کارخانه ماشینسازی اراک، ماشینسازی تبریز، تراکتورسازی تبریز و آلومینیوم اراک با دانش فنی کشورهای رومانی، روسیه، چکسلواکی و لهستان بود.
پیکر نیازمند امروز به خاک سپرده می شود و بر اساس اعلام خانواده آن مرحوم، مراسم ترحیم روز سه شنبه از ساعت 13:30 تا 15:30 در مسجد نور تهران (میدان فاطمی) برگزار خواهد شد.