جنگ پشت پرده در صنعت خودرو

تغییر وزیر صنعت معدن و تجارت و با تاخیر فراوان تغییرات در شرکت های خودروسازی ،سبب شد که دو گروه به شدت به وحشت بیفتند.

شدیدترین حملات رسانه ای به خودروساز ۳۰ هزار میلیاردتومانی از کجا آب می خورد ؟ چرا عده ای طی چند ماه اخیر تا این حد سازمان یافته دست به دامان رسانه های غیررسمی مخالف حاکمیت علیه تیم مدیریتی خودروسازی سایپا شده اند ؟

بخشی از پاسخ در جمله اول همین پاراگراف نهفته است ، قطعا در شرکتی با فروش سالانه ۳۰ هزار میلیارد تومان منافعی برای عده ای از دست رفته است.

ماجرا از آنجا شروع می شود که با تغییر وزیر صنعت معدن و تجارت و با تاخیر فراوان تغییرات در شرکت های خودروسازی آغاز شد ، به ترکیب ایران خودرو دست نخورد اما سایپا زیر و رو شد .
 
یک ایران خودرویی قدیمی بر اریکه مدیریت سایپا نشست و تغییرات را آغاز کرد . ماموریت جهرودی در سایپا ایجاد تحولات اساسی همراه با اصلاحات تمام عیار یا چیزی شبیه انقلاب بود . مدیران ارشد تغییر کرده و هرچند اتوبوس مدیران جدید وارد سایپا نشد (تعداد مدیران وارد شده در حد یک ون بود) اما دو گروه به شدت به وحشت افتادند . گروه اول مدیران وابسته به طیفی بودند که مبتنی بر مهارتهای مالی و مسلط به امور سهام زمام امور را طی سالها در دست داشتند .
 
این گروه پس از سالها حاکمیت مدیران خودرویی در سایپا ، قدرت را به دست گرفته بودند و تلاش آنها بر این بود که بدون موفقیت واقعی در بخشهای تولید و بازار ، ظاهر صورت های مالی را موجه جلوه دهند . تا حدودی هم در این ماجرا موفق بودند و هرچند حرف و حدیث هایی درباره پشت پرده خرید و فروش های غیرشفاف سهام سایپا با حمایت این گروه در طول این سالها مطرح است اما تا قبل از عیان شدن زیان های وارده و سنگین طرح اتوخدمت ، خیلی فاجعه ناشی از صورت سازی های مالی مشخص نشده بود . طرحی که سالانه الی الابد ۱۰۰۰میلیارد تومان هزینه مفت و مسلم روی دست سایپا گذاشته بود .
 
کار بجایی کشیده بود که حتی بانک ها و صندوق ها منابع خود را در این طرح سپرده گذاری کرده بودند که تلاش های تیم های بعدی سایپا هم در جبران این خسارت بی اثر خواهد بود . این گروه پس از آغاز تغییرات مدیریتی سایپا به حاشیه رانده شدند و از دو جهت به شدت ناخرسندند . از دست رفتن اقتدار و حذف از بازی بزرگ ۳۰ هزار میلیارد تومانی ، بازی های احتمالی سهام و ... و از آن مهم تر احتمال بررسی عملکرد گذشته ! .
 
اما گروه دومی هم هستند که از تغییرات راضی نیستند . مدیران خودرویی سایپایی که امیدوار بودند حکومت در سایپا به آنها برسد . بخشی از این گروه در تغییرات جدید به قدرت رسیدند ، بخشی تثبیت شدند ، بخشی تضعیف شدند و بخشی سرشان بی کلاه ماند اما خواسته ها با آنچه به دست آوردند تناسب نداشت و از طرفی سلطه مدیر اصالتا ایران خودرویی برایشان گران بود . همانطور که زمان ورود یکه زارع که اصالتا مدیر پارس خودرویی بود در ایران خودرو مشکلاتی ایجاد شد .
 
احساس نارضایتی وقتی بالا گرفت که آمارهای تولید و فروش به شکل غیر منتظره ایی طی چند ماه رشد کرد . تولید و فروش ۳۶% افزایش پیدا کرد . ارتباط سایپا با نمایندگان و قطعه سازان به سرعت ترمیم شد و مذاکرات با شرکای خارجی برای تولید محصولات جدید خوب پیش رفت و این عملکرد به گونه ای دهن کجی به مدیران قبلی تلقی میشد . به این صورت که با همین امکانات و شرایط شما کاری از دستتان برنیامده بود و یک تیم جدید ظرف دو سه ماه همه چیز را به شکل غیر قابل باوری تغییر داده است .
 
البته منصفانه قضاوت کنیم جهرودی هم جنبه های سیاسی هیجانی ماجرا در نظر نگرفته بود . مدیریت در یک بنگاه یا تیم بزرگ صرفا بر اساس عملکرد و منطقی مبتنی بر نتیجه پیش نمی رود .به ویژه در مجموعه ای مثل سایپا مدیریت شبیه یک جنگ تمام عیار است به همان گستردگی . قطعا منافع افراد قدرتمند که نماینده طیف های بزرگتری در بیرون مجموعه هستند ، تحقیق و تفحص در عملکردهای آنها و تعامل نکردن با گروههایی که با مجموعه در تعامل هستند ، تغییرات در قرادادهای قطعه سازی ، تغییرات در قراردادهای خرید خارجی و غیره بصورت ناگهانی تنش های گسترده ای ایجاد می کند که ممکن است مدیریت آنها همیشه تحت کنترل نباشد .
 
باید منتظر بمانیم و ببینیم وزارت صنعت ، معدن وتجارت از تیم خودرویی خود حمایت می کند و از طرفی این جنگ پشت پرده به صلح می انجامد یا درگیری های شدیدتری پیش رو خواهد بود .
 
حداقل منافع این تنش ها می تواند به افشاگری هایی بیانجامد که به شفاف تر شدن صنعت خودرو کمک خواهد کرد.

نظرات کاربران