محمدحسین بابالو: پارادوکس این روزهای بازار پلیمرها در افزایش مستمر حجم عرضهها در بورس کالا و همچنین رشد متعاقب قیمتها در بازار آزاد است که به وضوح از عدم کارآیی مکانیزمهای تحلیلی در این بازار خبر میدهد؛ یعنی بازار پلیمرها را باید از مسیر دادههای جدیدی مورد ارزیابی قرار داد بهخصوص در وضعیتی که هر روز سیگنالهای تازهای بر روند عمومی معاملات در این بازارها تاثیر میگذارند.
در شرایط فعلی که شاهد پیچیدگی همه دادهها و سیگنالها هستیم شاید بتوان مهمترین دادهها را دستچین کرد و به رهگیری دورنمای بازار از آن مسیرها پرداخت. افزایش قیمت دلار و تداوم جو روانی حاکم بر بازار، رشد مستمر قیمتها با اهرم قیمت دلار و سکه، افزایش گام به گام و مداوم حجم عرضهها در بورس کالا و در کنار آن مدیریت تقاضا و افزایش بیشتر فاصله قیمتی بین بورس و بازار مواردی است که بیش از همه بر بازار تاثیر میگذارد. این در حالی است که سختگیریهای جدید صادراتی به بازار عراق و تعطیلات پایان هفته آینده هر دو دادههایی برای کاهش تقاضای موثر در بازار آزاد است البته این موضوع شامل حال برخی مواد اولیه و مصنوعات پلیمری همچون ظروف یکبار مصرف نمیشود.
دادههای فوق اغلب متناقض با یکدیگر هستند؛ یعنی رشد حجم عرضهها و افزایش نرخ در بازار داخلی کاملا عکس یکدیگر عمل میکنند ولی چرا؟ پاسخ این تناقض در شیوه معامله در بورس کالا نهفته است؛ یعنی با مدیریت تقاضا و استفاده از دادههای معاملاتی سال گذشته بهعنوان مجوز خرید سال جاری، مسیر برای خرید افراد محدودی فراهم است یعنی بازار را کانالیزه در اختیار بخش خاصی قرار دادهایم که هر چه بخواهند با قیمتها بازی کنند. البته این تجربه در سال ۹۱ هم تکرار شده بود ولی به شکلی دیگر؛ یعنی در آن دوره نیز با تداوم اصرار بر قیمتگذاری دستوری شاهد بودیم که اختلاف نرخ بین بورس و بازار افزایش یافت و این بار هم همین شد و تاکنون تغییری حاصل نشده است.
بهصورت دقیقتر با بازاری کانالیزه روبهرو هستیم که تنها چند منفذ تنفسی داشته و همه مصرفکنندگان باید به هر قیمتی که فعالانی محدود تعیین میکنند تمکین کنند. این وضعیت را میتوان مهمترین دلیل برای عدم افت قیمتها با فرض رشد عرضهها به شمار آورد. باز هم باید تاکید کرد که هرگونه انحصار در بازار مخالف با عملکرد بازار در چارچوب نظام بازار آزاد است. باید پذیرفت که در شرایط دشوار فعلی وجود این قبیل انحصارها تنها به زیان مصرفکننده نهایی و تولیدکننده واقعی است که شاید از پیچ و خم امور اداری سررشته نداشته باشند ولی نوسان قیمتها در بازار آزاد بر زندگی آنها و کارکنانشان تاثیرگذار خواهد بود. با توجه به موارد فوق و در شرایط فعلی هیچ تضمینی وجود ندارد که کالایی که در بورس کالا با احتساب دلار ۴۲۰۰ تومانی عرضه شده و با سقف مجاز رقابت مورد معامله قرار میگیرد به دست مصرفکننده رسیده یا چه نرخی برای خریدار نهایی کشف خواهد شد. آیا رانت از این شفافتر وجود دارد؟
حجم عرضهها در بالاترین رقم در ۹ هفته
در هفته جاری تا پایان روز گذشته بیش از ۶۹ هزار تن انواع پلیمرها در بورس کالا عرضه شده که همین رقم نشان میدهد در هفتههای اخیر شاهد تداوم رشد عرضهها هستیم و حجم عرضه هفته جاری بالاترین رقم در ۹ هفته اخیر است. این داده خود به معنی حمایت جدی از بازار داخلی است و البته اکثریت قریب به اتفاق عرضهها مورد معامله قرار میگیرد. این سیگنال عمومی خود به معنی افزایش آرام تزریق کالا از بورس به بازار است که باید به کاهش قیمتها منتهی شود.
از سوی دیگر سختگیریهای صادراتی در مرزهای عراق و افغانستان جدی شده و بحث دریافت ضمانتنامههای ارزی به پاشنه آشیل صادرات برای مصنوعات پلیمری بدل شده است. البته صادرکنندگان در نهایت باید ارز حاصل از صادرات خود را در سامانه نیما به نرخ ارز ثانویه به فروش برسانند که برخی از آنها معتقدند این امر به معنی زیانده بودن تجارتو تولید برخی از کالاهاست زیرا قیمت دلاری مواد اولیه آنها در بازار آزاد بالاتر از ارز ثانویه محاسبه میشود و در صورت بازگشت ارز حاصل از صادرات به سامانه نیما بهجای سود زیان میکنند که البته این اظهارنظرها در جای خود قابلیت بررسی دقیق تر و کارشناسیشدهتر دارد ولی تجمیع این دادهها به معنی آن خواهد بود که ممکن است تقاضا برای محصولات و مصنوعات پلیمری کاهش یابد ولی اگر صادرات مواد اولیه را مدنظر قرار دهیم تاثیر کمتری بر فرآیند صادراتی خواهد داشت زیرا هماکنون هم بهصورت غیررسمی و تخلف شاهد صادرات مواد اولیه پلیمری با نامهای دیگر کالاها به کشورهای همسایه هستیم.
نکته دیگری که ابهام در بازارها را تقویت میکند وضعیت کلی در بازار است یعنی زمانی که شاهد رشد عرضهها هستیم ولی قیمتها افزایش مییابد به این معنی است که یا تقاضای واقعی با سرعت بیشتری افزایش یافته یا جنس به دست مصرفکننده نهایی نمیرسد، اگرچه ذات مدیریت بازار در مسیرهای کانالیزه ذکر شده را هم نمیتوان نادیده گرفت. این در حالی است که در مقایسه با هفتههای گذشته حجم تقاضای موثر در بازار و صنعت داخلی افزایش جدی نداشته ولی قیمتها و حجم معاملات رشد کرده است. این بدان معناست که مسیر بین بورس و بازار با حفرههایی ناپیدا روبهروست یعنی کالا احتمالا به جای تزریق در بازار در انبارهای مشهود و نامشهودی ذخیره میشود تا شاید با قیمتهای بالاتر به فروش برسد. حال سوال اینجاست در وضعیتی که فاصله قیمتی بین بورس و بازار شاید بیش از دو برابر قیمتهای پایه است دیگر قرار است نرخها سر به کدام فلک بگذارند تا دوستان به فروش بیشتر ترغیب شوند؟ کسی گمان نمیکند که اگر جو روانی در بازار به هر دلیلی تغییر کرد و قیمتها افت داشت دیگر چه سرنوشتی پیشروی این بازار ترسیم خواهد شد. همین دادهها در کنار توجه به موجودی انبارها و فاصله قیمتی بین بورس و بازار نشان میدهد که در کشور ذخایر انبارها بیش از حد تصور است و احتمالا از هر گریدی در آن یافت میشود، بنابراین مدیریت این بازار چندان هم دشوار نیست و اگر دولت بخواهد میتواند به بهبود بازار به سرعت بپردازد.
اوج تقاضای فصلی ظروف یکبار مصرف
آغاز دهه محرم در صنایع پلاستیک با افزایش تقاضا برای بسیاری از محصولات همچون ظروف یکبار مصرف و حتی سفره و نایلون همراه است و این نکته به معنی آن است که اوج تقاضای فصلی برخی از گریدها را شاهد خواهیم بود. این در حالی است که فصل تولید برای بسیاری از محصولات به پایان رسیده و هماکنون زمان حملونقل یا تولید مابقی سفارشات باقیمانده است یا تقاضای بیشتر در بازار تولیدکنندگان را مجبور به تداوم تولید حتی تا اواسط و اواخر هفته آینده کرده است. تمامی این موارد به معنی این است که از هفته گذشته تقاضای بسیاری از انواع پلی استایرنها و پلیپروپیلنهای شیمیایی یا گریدهای سبک فیلم و حتی سنگین فیلم افزایش یافته است و هنوز شواهد این روند عمومی را میتوان مشاهده کرد.
از سوی دیگر هماکنون زمان اوج معاملات فصلی برای ظروف یکبار مصرف است که در برخی از گمانهزنیها از رشد ۹ برابری برخی از قیمتها سخن به میان آمده است. با توجه به تجربیات سالهای قبل و با نزدیکتر شدن به روزهای تاسوعا و عاشورا از التهاب در این بازار کاسته میشود و تعادل نرخ بیشتری را شاهد خواهیم بود. البته اغلب خریداران اصلی تاکنون مصنوعات موردنیاز خود را تهیه کرده یا در حال تدارک ملزومات موردنیاز هیاتها هستند. همین روند یعنی هجوم تقاضا در روزهای اخیر اگرچه بهصورت سنتی و حتی تاریخی معمول بهشمار میرود ولی همین روند در روزهای اخیر به التهاب بازار منتهی شده است.
حال اگر برخی از خریداران تامین مصنوعات و ظروف موردنیاز خود را به تعویق انداخته و بخشی از آن را در هفته آینده تامین کنند هم به حمایت از بازار منتهی شده و هم قیمتها از پتانسیل کاهش مقطعی برخوردار خواهند شد. این شرایط در وضعیتی جذابتر جلوه میکند که تامین ظروف و مصنوعات موردنیاز از بازارهای اصلی آن صورت گیرد یعنی در تهران مناطقی همچون میدان شوش، مولوی و راهآهن که بهصورت سنتی مناطقی برای تجمیع فروشندگان هستند و انتظار داریم که پتانسیل نوسان نرخ هیجانی کمتری خودنمایی کند، میتواند به کاهش التهاب در بازار منتهی شود.