قیمت پایه دلار برای هفته جاری براساس نرخ ۹ هزار و ۶۱ تومان مورد محاسبه قرار گرفت که همین امر سبب شد قیمتهای پایه اعلامی بیشتر از حد انتظار با افزایش روبهرو شوند، ولی با این حال می توان واقعیتهای نرخگذاری بدون روتوش را در این قیمتها مشاهده کرد. از سوی دیگر نرخهای جهانی هم نسبتا با ثبات لحاظ شده که با واقعیتهای معاملاتی در بازارهای منطقهای و جهانی همخوانی دارد.
افزایش قیمتهای پایه محصولات پتروشیمی در بورس کالا با اهرم رشد قیمت دلار شاید خبری بود که مدتها بازار انتظار آن را میکشید. البته ضعف نسبی تقاضا در بازار داخلی اجازه رشد نرخ چندانی به بازار نداد مخصوصا در وضعیتی که حجم معاملات در هفته گذشته با قیمتهای پایینتر بیش از ۵۲ هزار تن در بورس کالا به ثبت رسید و حاکی از خرید با حجم بالاتر با قیمتهای کمتر بود. برای هفته جاری انتظار داریم کالاهایی که در هفته گذشته از بورس خریداری شده به بازار آزاد تزریق شود که خود سرعتگیر مهمی برای رشد قیمتها بهشمار میرود. باز هم مهمترین و تاثیرگذارترین رخداد در بازار پلیمرها ضعف تقاضای داخلی و رکود معاملاتی و شرایط نابسامان تولید در صنایع تکمیلی است که در آمارهای بورس کالا در هفتههای گذشته نیز به وضوح قابل مشاهده است. اگر تغییر خاصی در این بازار رخ ندهد باید گفت که رکود فعلی به مرور زمان عمیقتر خواهد شد و حجم تولید در صنایع بالادستی و تکمیلی هر دو تهدید میشوند. این نگرانیها البته در گذشته نیز یک بار تجربه شده و بررسی رخدادهای معاملاتی سال ۹۴ همین وضعیت را نشان میدهد اگرچه در آن دوره ریسکهای سیاسی و تحریمها به سختی وضعیت فعلی نبود.
در شرایط موجود میتوان به صراحت عنوان کرد که حفظ بازارهای داخلی یا بازارهای صادراتی برای مصنوعات پلیمری و محصولات نهایی شاید یک هدف استراتژیک برای حمایت از صنعت پتروشیمی باشد آن هم در شرایطی که بازارهای صادراتی مواد اولیه تهدیدات جدیدی را تجربه میکند و البته قیمتهای جهانی هم کجدار و مریز به سمت افت نرخ متمایل شده است. در کنار سختگیریهای صادراتی داخلی و بینالمللی که ناخودآگاه حجم صادرات را محدود میکند؛ شرایط بازارهای جهانی هم جذابیت چندانی نداشته یعنی اگر بازاری برای تولیدات پلیمرها و محصولات پتروشیمی پیدا نکنیم نگرانی از کاهش حجم تولید را باید جدی گرفت. از سوی دیگر اورهال واحدهای پتروشیمی نیز به زودی به پایان میرسد و تولید از سر گرفته خواهد شد و در کل حجم عرضه داخلی تقویت میشود. در شرایط فعلی باید گفت که هم فرصتهای جدیدی پیش روی صنایع تکمیلی ایجاد شده و هم زمان مهمی برای آزمون شرکتهای بزرگ پتروشیمی فرارسیده است که بتوانند توانمندیهای خود را در عرصههای مختلف بازبینی کنند. در وضعیت فعلی مهمترین بازار موجود صنایع تکمیلی داخلی است که البته حال و روز خوبی ندارد ولی به مرور زمان و با فرض حمایت از آن شاید بتوان از این پیچ مهم تاریخی در صنایع پتروشیمی عبور کرد. در هر حال ظرفیت تولید در صنایع بالادستی و پایین دستی بسیار بالاست و حتی با قیمتهای فعلی دلار هم واردات محصولات نهایی توجیه چندانی ندارد بنابراین میتوان گفت که حمایت از بازار داخلی به منزله ایجاد شرایط جدیدی است که آینده متفاوتی را ترسیم خواهد کرد.
افزایش قیمتهای پایه بیش از حد انتظار
قیمتهای پایه اعلامی برای هفته جاری با افزایش جدی روبهرو شد تا جایی که حتی از حد انتظار هم کمی بالاتر بود، ولی به نظر میرسد واقعیتهای نرخگذاری بدون روتوش را بتوان در این قیمتها مشاهده کرد. قیمت پایه دلار براساس نرخ ۹ هزار و ۶۱ تومان مورد محاسبه قرار گرفت که همین عدد هم ۴درصد رشد را به قیمتها تحمیل کرده است. از سوی دیگر نرخهای جهانی هم نسبتا با ثبات لحاظ شده که با واقعیتهای معاملاتی در بازارهای منطقهای و جهانی همخوانی دارد. البته توجه دقیقتر به قیمتهای پایه و میزان رشد یا کاهش قیمتها به این معنی است که میتوان گفت بازارهای جهانی اندکی افت نرخ را هم تجربه کردهاند، ولی در هر حال شاهد رشد قیمتهای پایه برای اغلب محصولات پتروشیمی در بورس کالا هستیم. در بین پلیمرها، پلیاستایرن بیشترین رشد نرخ و در بازار محصولات شیمیایی بنزن بیشترین افزایش قیمتها را تجربه کردند، اگرچه زایلین مخلوط، منواتیلن گلایکول، اسید استیک و کریستال ملامین کاهش قیمت داشتند. در هر حال نرخهای اعلامی فعلی را میتوان افزایشی با اهرم رشد قیمت ارز ثانویه بهشمار آورد.
البته رشد قیمتهای پایه تاثیرات خاص خود را بر جا خواهد گذاشت. بهصورت کلی انتظار داریم جذابیت عرضه برای عرضهکنندگان افزایش یابد که پتانسیلی کلی برای رشد حجم عرضهها در بورس کالا بهشمار میرود. از سوی دیگر انتظار داریم تا شرکتهای پتروشیمی حجم فعالیت خود را افزایش داده یا واحدهایی که در اورهال بودهاند؛ سریعتر به فاز تولید بازگردند که باز هم پتانسیل رشد عرضهها را تقویت میکند. البته وضعیت عمومی بازار با تکیه بر دادههای موجود حکایت از آن دارد که جذابیتهای صادراتی هم تقلیل یافته و البته با کاهش قیمت دلار آزاد و نزدیکتر شدن قیمت دلار ثانویه با نرخهای معاملاتی در بازار آزاد، شاید جذابیت صادرات تضعیف شده و امکان جدیدی برای افزایش تزریق ارز به بازار داخلی خواهد بود. تجمیع این موارد در کنار عدم رشد جدی در بازارهای جهانی و حتی میل به افت نرخ در کنار نوسان قیمت نفت خام و سایر اما و اگرها، جذابیت صادرات را کاهش داده و پتانسیل افزایش عرضه در بورس کالا را تقویت میکند. این در حالی است که رشد عرضهها حتی در هفته گذشته نیز به ثبت رسید، ولی برای هفته جاری حتی شاید بتوان پتانسیل عرضه بالای ۷۰ هزار تن را هم در نظر گرفت که خود یک داده جذاب و مطلوب برای این بازار بهشمار میرود.
در کنار این موارد شاهد خواهیم بود که تقاضا نیز خود را با شرایط جدید وفق دهد یعنی به احتمال قوی رفتار خریداران اندکی تغییر خواهد کرد. در هفته گذشته به کمک آزادیعمل بیشتر خریداران با تسهیل وضعیت خرید در سامانه بهینیاب و البته ذهنیت رشد قیمتهای پایه، حجم تقاضا و حجم معاملات افزایش یافت، ولی برای هفته جاری این وضعیت احتمالا متفاوت خواهد بود. بازار در هفته گذشته بخشی از نیاز واقعی و حتی سفتهبازی و واسطهگری خود را جذب کرده و حتی اگر قیمتهای پیشنهادی در بورس کالا تغییر نمیکرد هم تقاضا بهصورت طبیعی کاهش مییافت. برای هفته جاری هم افزایش قیمتهای پایه وجود دارد و هم حجم خرید بالایی در هفته قبل ثبت شده؛ بنابراین حجم معاملات احتمالا کاهش مییابد. این درحالی است که رکود در بازار آزاد و دشواریهای تولید در صنایع تکمیلی هنوز هم وجود دارد بنابراین نمیتوان چندان هم به معاملات هفته جاری خوشبین بود. از سوی دیگر پتانسیل بالابودن عرضههای جذاب بهصورت نقدی یا سلف وجود دارد که همین داده به معنی مثال نقض وضعیت کلی در بازار خواهد بود؛ یعنی به رغم عدم جذابیت عمومی در بازار پلیمرها، معاملات گریدهای جذاب پررونق و حتی با احتمال رقابت به ثبت خواهد رسید ولی به شرطی که عرضههای کافی به ثبت برسد.
بازار آزاد پلیمرها و تاثیرپذیری از قیمتهای پایه
به رغم افزایش گسترده نرخ محصولات پتروشیمی مخصوصا پلیمرها در بورس کالا، ولی روز گذشته در بازار داخلی افزایش نرخ به میزان رشد قیمتهای پایه در بورس کالا نبود و قیمتهای پیشنهادی یا ثابت اعلام شد یا رشد قیمتهای بزرگی را تجربه نکردند. این رخداد را باید بسیار مهم ارزیابی کرد زیرا باز هم نشان داد که تقاضای موجود در بازار چندان قدرتمند نبوده و بیش از همه فروشندگان از این وضعیت مطلع هستند. در وضعیت فعلی رشد قیمتهای پیشنهادی به معنی تغییر جهت خریدار به سمت یک فروشنده دیگر است و در ضعف تقاضای موثر و تلاش برای جذب حداکثری تقاضا و رشد حجم فروش، فروشندگان حرفهای به هیچ عنوان اجازه نخواهند داد که حتی یک مشتری دست به نقد از دست برود. همین داده موجب شد تا جمعآوری قیمتهای روزانه اندکی دشوار شود و همچنین برخی فروشندگان در این شرایط از اعلام گسترده نرخ خودداری میکنند تا در ابتدا قیمتهای دیگران را رصد کرده و براساس پایینترین نرخ موجود، قیمتهای خود را تعیین کنند. این شرایط به این معنی است که خریداران حرفهای این بار برای بازار تعیین تکلیف خواهند کرد و یک خریدار واقعی میتواند با بررسی قیمتهای پیشنهادی تمامی فروشندگان و همچنین چانهزنی مناسب، بهترین نرخ را بهدست آورد. البته ذات معامله با یک قیمت خوب به این معنی است که از این پس بازار باید همین قیمت پایین را به رسمیت بشناسد و برای رقابت نرخهای کمتری را پیشنهاد کرده یا بپذیرد. این فرآیند در شرایطی جدیتر ارزیابی خواهد شد که حجم معاملات در هفته گذشته نسبتا افزایش یافت که به معنی افزایش تزریق کالا از بورس به بازار بوده و همچنین فروشندگان متنوعی را شاهد هستیم. این شرایط عمومی نیز نشان میدهد که خریدار قدرت انتخاب بالاتری دارد بنابراین جستوجو در لیستهای فروش هم جذاب است و هم به کشف نرخهای کمتر یا شرایط فروش بهتر منتهی میشود. در شرایط رکود توانمندی خریدار در فرآیند کشف نرخ تقویت میشود و فروشندگان در نهایت مجبور خواهند شد خود را با واقعیتهای تقاضا وفق دهند آن هم در شرایطی که تنوع فروشندگان به نسبت بالاست و برخی فروشندگان پرسابقه هم به دلایل مختلف یا از بازار حذف شدهاند یا تمایلی به فعالیت گسترده ندارند. این شرایط تاکنون وضعیتی را رقم زده که اولین خروجی آن عدم رشد نرخ است که به معنی ضعف تقاضای واقعی قلمداد میشود.
جمعبندی موارد فوق نشان میدهد که بازار رشد قیمتهای پایه را نپذیرفته است و جرقههای پراکنده رشد نرخ همخوانی چندانی با افزایش قیمتهای بورس کالا ندارد. کاهش جذابیت خرید از بورس، خودنمایی شواهد جدی از ضعف تقاضا، تغذیهبازار از معاملات هفته قبل بورس کالا، احتمال رشد عرضهها در بورس کالا و ضعف احتمالی تقاضا برای گریدهای رایج و بیم و امید از نوسان قیمت دلار و تداوم ضعف معاملات را میتوان از رخدادهای اصلی در این بازار بهشمار آورد. تجمیع دادههای فوق دورنمای جذابی را از بازار ترسیم نمیکند یعنی روند عمومی نوسان نرخ که هفتههاست نزولی بوده باز هم ادامه خواهد یافت و تنها چند جرقه رشد قیمتی را میتوان برای این بازار ترسیم کرد. این سیگنال باز هم معرف دیگری از رکود در بازار پلیمرهاست که ادامه این وضعیت در شرایطی که قیمتهای پایه افزایشی شده است تنها ترس از کاهش بیشتر تقاضا و باز هم شائبه رکود تورمی را مطرح میکند.
بهبود بازار راهحل مشخص دارد؟
اینکه نسخه معجزهآسا برای بهبود وضعیت بازار ارائه کنیم و با اجرای آن همه چیز به حالت اول باز گردد قطعا شدنی نیست؛ نه برای این بازار و نه برای بازارهای مشابهی همچون فولاد یا فلزات که اغلب آنها در این شرایط دشوار قرار دارند. پس از رشد قیمتها به هر دلیل، رکود سادهترین خروجی است آن هم در وضعیتی که مصرفکننده نهایی برای مصنوعات پلیمری مصرف خود را کاهش داده است. در هر حال هر بازار از دو جزء اصلی تشکیل میشود؛ عرضه و تقاضا ولی هم عرضه و هم تقاضا از ویژگیهای مهم دیگری هم برخوردار هستند یعنی نباید تنها حجم عرضه یا حجم تقاضا را در برابر یکدیگر قرار داد و از نتیجه تقابل آن تلاش کرد تا قیمت نهایی کشف شود. البته در هر حال همین مکانیزم قیمت پایانی را نشان میدهد ولی شرایط پیچیده فعلی را اگر سادهسازی کنیم به معنی نادیده گرفتن بسیاری از رخدادهای اثرگذار است.
در فاز تقاضا شاهد هستیم که حجم تقاضای موثر کاهش داشته و همین سیگنال به کاهش حجم تولید در صنایع تکمیلی بدل شده است. البته در کنار آن هم شاهد هستیم که رونق صادرات به جذابیت هفتهها و ماههای گذشته نیست و با کاهش قیمت دلار، حتی خریداران خارجی که در بازار داخلی به ریال کالا خریداری میکردند هم کاهش یافتهاند. اگرچه در آمارهای رسمی هنوز کاهش صادرات مصنوعات پلیمری اعلام نشده ولی رهگیری آن در شرایط فعلی چندان دشوار نیست. در شرایطی که سرعت کاهش قیمت دلار بیشتر از سرعت کاهش قیمت مواد اولیه است به احتمال قوی باید این ذهنیت را مدنظر قرار داد که جذابیت صادرات کمرنگ شود بنابراین تلاش برای حفظ بازارهای صادراتی را باید یک اصل مهم در نظر گرفت. از سوی دیگر در وضعیتی که قیمت دلار آزاد و ثانویه (نیمایی) به شدت در حال نزدیک شدن به هم هستند احتمالا سختگیریهای بازگشت ارز حاصل از صادرات هم به حاشیه خواهد رفت زیرا دیگر توجیهپذیر نیست.
هنوز هم میتوان حتی با نرخهای موجود بازارهای صادراتی را حفظ کرد به شرطی که از سختگیریهای قیمتی در فاز فروش خودداری کنیم یا بخش بزرگتری از فرآیند صادرات را بهجای خریدار خارجی خود به عهده بگیریم. در هر حال صادرکنندگان معتبر هم در وضعیت فعلی میل به فروش ارز یا تزریق ارز حاصل از صادرات به سامانه نیما دارند، زیرا پتانسیلهای رشد قیمت دلار حتی در فاز روانی آن هم کمرنگ است و سادهترین رویکرد افزایش تزریق ارز بهشمار میرود. بنابراین شاید امیدواری به رشد قیمت ارزها بهعنوان محرک جدیدی برای صادرات چندان هم منطقی نباشد. در مورد شرکتهای مدیریت خدمات صادرات هم در گذشته مطالب مختلفی ارائه شد؛ ولی در شرایط فعلی اهمیت این قبیل شرکتها گویا چند برابر شده است.
اگر بتوان ثبات قیمت برای محصولات تولیدی و حتی کاهش قیمتهای تمام شده و چشمپوشی کردن از بخشی از سود فروش را بتوان به کار گرفت، به مرور زمان تورم برای مردم و مصرفکننده نهایی عادی خواهد شد و به احتمال زیاد تقاضای پیشین باز هم خودنمایی خواهد کرد. همین وضعیت را باید در فاز صادرات هم مورد توجه و بررسی قرار داد و برای حفظ بازارهای صادراتی کوشید. حفظ حجم تولید پیشین یکی از استراتژیهای اصلی در شرایط فعلی است و باید برای دستیافتن به هدف تلاش و حتی سیاستگذاری کرد.
در فاز عرضه ولی شرایط متفاوت است. اگر به هر دلیل حجم عرضهها دستخوش تغییر شود و عرضهکننده اصلی بخواهد با عرضهها بازی کند تا کمیابی دستساخته و تصنعی در بازار حاکم شده و نرخ بیدلیل افزایش یابد، نگرانیهای عمیقی ایجاد خواهد شد. در شرایط سخت فعلی بازی با عرضهها به معنی بازی با حیات صنعتی بسیاری از واحدهای تولیدی و بیکاریبسیاری از شاغلان در صنایع تکمیلی است و اگر نگوییم یک جنایت صنعتی، قطعا عملکردی است که به مجازات در فاز اقتصادی نیاز دارد؛ اگرچه در نهایت بازار اول خاطی و بعد همه را تنبیه خواهد کرد. حال که بازار پلیمرها وارد یک جو نظارتی جدی شده دلیلی ندارد که شرکتهای خاطی هم به کمک رسانهها به این فاز وارد نشوند. در روزهای آینده که واحدهای پتروشیمی تماما وارد فاز تولید شدند دیگر نوسان حجم عرضهها توجیه نخواهد داشت و شاید تاکنون هم در برابر برخی از عرضهکنندگان موضعی ملایم اتخاذ شده است؛ ولی روزهای آینده با عمیقتر شدن رکود بهدلیل رشد قیمتها در بورس کالا، تلاش خواهیم کرد تا همه چیز را به دقت رصد و مخابره کنیم. رعایت کف عرضهها دیگر الزامی غیرقابل چشمپوشی است؛ زیرااشتغال بسیاری از هموطنانمان را در بر دارد و به خاطر سودآوری یک شرکت نباید در یک بازار انحصاری تنها به منافع یک بخش پرداخته شود و سایرین فراموش شوند.
فاز دوم شرایط معامله است. در بازار فولاد بورس کالا مدتها معاملات اعتباری رواج داشت، ولی در بازار پلیمرها و محصولات شیمیایی، این شیوه دادوستد نادر است. بهصورت دقیقتر این پتانسیل در بازار پلیمرها وجود دارد که برای گریدهای رایج خریدار بهجای پرداخت وجه نقد ضمانتنامه معتبر بانکی ارائه کرده و در سررسید مشخص وجه معامله را با احتساب یک سود معقول به فروشنده پرداخت کند. این رویکرد اگر مورد تایید عرضهکننده باشد، تمامی ملزومات آن در بورس کالا فراهم است و میتواند هم به افزایش درآمدزایی شرکتهای پتروشیمی کمک کرده و هم حجم معاملات آنها را تقویت کند. باید پذیرفت که از نوسان قیمتهای داخلی و بینالمللی برای شرکتهای بزرگ عرضهکننده درآمد جدید و خاصی در هفتهها و ماههای آینده به دست نمیآید؛ ولی ممکن است در رکود فعلی که شاید عمیقتر هم شود، منافع آن زیر سوال رود. این رویکرد هم میتواند به کمک بازار بیاید و از حجم تولید در صنایع بزرگ بالادستی و صنایع کوچکتر تکمیلی حمایت کند.