در سال گذشته حجم معامله پلیمرها در بورس کالا ۷۸/ ۱۳ درصد رشد داشته که میتوان این رقم را با کمی اغماض، رشدی ۱۴ درصدی برآورد کرد. این در حالی بود که رشد حجم معاملات در سال ۹۶، بیش از ۲۷ درصد بوده اما در کل با فرض تجربه رکود در اغلب بازارهای کالایی؛ این کارنامه معاملاتی قابل قبول و حتی جذاب به نظر میرسد. در هر حال دو سال پیاپی حجم معامله پلیمرها در بورس کالا افزایشی بوده و برای سال جاری هم انتظار داریم که این روند کلی صعودی باشد. با توجه به آمارهای معاملاتی امسال از هماکنون انتظار داریم که یک سال جذاب مجدد را شاهد باشیم.
افزایش جذابیت خرید پلیمرها در بورس کالا موجب شده تا اغلب گریدهای عرضه شده با رقابت مورد معامله قرار بگیرند؛ آن هم در شرایطی که در آمارهای معاملاتی، برتری تقاضا بر عرضهها قابل رهگیری است.
در بازار داخلی اما شاهد هستیم که هفته گذشته یک روند نزولی بر قیمتها سایه افکنده بود آنهم در شرایطی که انتظار برای رشد تقاضا چندان هم دور از ذهن نبوده و نیست. البته جرقههای رشد قیمتی در اواخر هفته گذشته و اوایل هفته جاری گستردگی بیشتری پیدا کرده که نشان میدهد برتری تقاضا بر عرضهها از بورس کالا به بازار داخلی هم سرایت کرده است. این وضعیت اگر با تغذیه کافی بازار از مواد اولیه همراه شود میتواند موفقیتهای معاملاتی و رونق تولید اواخر سال گذشته را باز هم به ثبت برساند. این وضعیت عمومی را باید جدی گرفت زیرا یکی از گلوگاههای زمانی مهم در بازار و صنعت محصولات پتروشیمی به شمار میرود. بالابودن نسبی تقاضای محصولات نهایی که از سال گذشته آغاز شده تاکنون ادامه داشته است و این واقعیت میتواند به دوراهی مهمی در بازار و صنایع تکمیلی بدل شود. اگر از بازار حمایت مورد نیاز با تغذیه کافی از مواد اولیه صورت پذیرد موفقیتهای سال گذشته صنعت را میتوان باز هم بازتولید کرد ولی اگر در این شرایط مدیریت بازار با خدشه همراه شود سادهترین خروجی آن افزایش جدی قیمت مواد اولیه و محدودشدن تولید در صنایع تکمیلی خواهد بود. بازار قطعا به عرضههای بیشتری نیاز دارد آنهم در شرایطی که وجود تقاضای مغفول یا پنهان در بازار را میتوان در آمارهای معاملاتی در بورس کالا رصد کرد.
وضعیت عمومی معاملات در هفته گذشته
هفته گذشته حجم معاملات پلیمرها در بورس کالا به ۷۱ هزار و ۲۳۲ تن رسید که به نسبت هفته قبل از آن ۷/ ۳ درصد کاهش داشت. افت ۳ درصدی حجم عرضهها در هفته گذشته و ثبت رقم ۷۴ هزار و ۶/ ۲۹۳ تن را میتوان دلیل اصلی این شرایط دانست. این در حالی بود که حجم تقاضا در هفته گذشته رشدی ۱۳ درصدی داشت و به نزدیکی ۱۳۰ هزار تن رسید که بالاترین حجم تقاضا از اواسط اسفند تاکنون یعنی از هفته منتهی به ۱۷ اسفندماه سال قبل بوده است. این داده به این معنی است که بالاترین حجم تقاضا در ۶ هفته کاری اخیر به ثبت رسیده است آنهم در شرایطی که عرضههای جذابی به ثبت نرسیده و گویی بازار به عرضههای بیشتری نیاز دارد. به نظر میرسد این داده را باید موشکافی کرد؛ یعنی در شرایطی که عرضهها از حجم معاملات حمایت نمیکند فرصت چندانی برای خودنمایی تقاضا ایجاد نمیشود بنابراین بخشی از تقاضا در این حالت نهتنها سرکوب میشود بلکه امکان حضور در تالار را هم از دست میدهد. بهصورت دقیقتر عرضهای در تالار ثبت نشده که به خاطر آن تقاضا بر تابلوی بورس کالا بنشیند. البته رصد این سیگنال اندکی به تجربه نیاز دارد ولی در صورتی که دادههای دیگری را هم با این داده مورد بررسی و همپوشانی اطلاعاتی قرار دهیم به نتایج شفافتری دست پیدا میکنیم. تا همینجا میتوان گفت که بازار به عرضههای بیشتری نیاز داشته و تقاضای واقعی بیش از رقمی است که در تالار درج شده و بازار نه تنها مستعد رشد جذابیت خرید است، بلکه به وضوح تلاش برای خرید بیشتر را در دستور کار قرار داده اما نمیتواند این واقعیت را به خوبی نمایان سازد.
برای همپوشانی بیشتر اطلاعات میتوان به دو سیگنال دیگر هم اشاره کرد یکی درصد معامله عرضههای ثبت شده و دیگری نسبت تقاضا به عرضهها. در دو هفته اخیر نزدیک به ۹۶ درصد از عرضهها مورد داد و ستد قرار گرفته است. این عدد را باید جدی گرفت، زیرا بالاترین ارقام ثبت شده از اواسط مهرماه سال گذشته تاکنون است. بهصورت دقیقتر از زمانی که قیمتها در بورس کالا آزاد شده یا به عبارت دقیقتر، قیمتها با دلار نیمایی مورد محاسبه قرار میگیرد؛ تاکنون این درصدهای معاملاتی ثبت نشده و حتی در روزهای التهاب خرید در اواخر بهمنماه و اوایل اسفند سال قبل هم اوضاع اینگونه نبوده است. این آمار هم از التهاب در بازار حکایت دارد.
نسبت تقاضا به عرضهها در هفته گذشته در بورس کالا به ۷۴/ ۱ واحد رسید یعنی در برابر هر تن عرضه، ۷۴/ ۱ تن تقاضا ثبت شده که این رقم هم بالاترین رکورد ثبتشده از زمان نیماییشدن قیمتها در مهرماه است. این آمارها به وضوح نشان میدهد که برای خرید در بورس کالا یک فاز التهاب جدی وجود دارد و خریداران در تلاش هستند تا کالاهای مورد نیاز خود را به هر صورت و حتی به هر قیمتی خریداری کنند. معاملات هفته گذشته هم به صراحت نشان میدهد که رقابت گویی به یک رخداد رایج در بورس کالا تبدیل شده است. این موارد آن هم در شرایطی که اما و اگرهایی در مسیر عرضه وجود دارد قابل توجه خواهد بود. البته باید وضعیت معاملات را با متوسط سال گذشته هم مقایسه کنیم.
شرایط کلی معاملات در سال قبل
سال گذشته ۳ میلیون و ۲۰۴ هزار تن از انواع پلیمرها در بورس کالا مورد داد و ستد قرار گرفته است. با فرض ثبت معاملات در ۵۱ هفته کاری (واقعی) در سال گذشته، متوسط حجم معاملات هفتگی در سال قبل رقمی نزدیک به ۶۲ هزار و ۸۲۴ تن بوده است. این عدد را میتوان یک معرف مهم برای امسال به شمار آورد و در هر هفته که معاملات هفتگی کمتر از این رقم باشد میتوان بهعنوان یک نقیصه به آن توجه کرد. البته این رقم با احتساب معاملات انواع خارج از گونه یا غیراستاندارد یا بر پایه اعمال برخی از دادهها در شرایط معاملاتی در بورس کالاست. اگر مرجع مورد بررسی را به آمارهای استخراجی از بورس کالا محدود کنیم که از اعتماد و در دسترس بودن بالاتری برخوردار است آمارهای دیگری به دست میآید که البته اختلاف بزرگی با این ارقام ندارد.بر پایه این شیوه محاسبه حجم معاملات هفتگی در بورس کالا در سال ۹۷ رقمی نزدیک به ۶۱ هزار تن در هفته بوده و متوسط عرضه نیز ۷۱ هزار و ۸۰۰ تن بود. البته متوسط تقاضا در سال گذشته ۲۰۲ هزار تن بوده که با توجه به نرخگذاری دولتی و بسته بودن سقف مجاز رشد قیمتها، این رقم چندان هم قابل استناد نیست و میتوان از آن چشمپوشی کرد.
البته این آمارها به پیچیدگیهای محاسباتی حتی دامن میزند. در شرایطی که معاملات دو هفته گذشته چهرهای تمامنما از التهاب را نشان میدهد اما بالاتر از متوسط سال گذشته است باید گفت که بازار امسال را احتمالا نمیتوان با دادههای سال قبل مورد ارزیابی قرار داد اگرچه آمارهای معاملاتی سال گذشته هم اطلاعات ذیقیمتی به شمار میرود که اگر تعادل اندکی به بازار بازگردد باز هم باید به روال رایج تحلیل به بازار بازگشت.
نکته دیگر آنکه به رغم افزایش التهاب خرید در بورس کالا، قیمتها در بازار آزاد در طول هفته گذشته میل به کاهش داشته اگرچه هر چه به اواخر هفته نزدیکتر شدهایم جرقههای افزایش نرخ هم بیشتر شده است. این موارد را میتوان اینگونه تحلیل کرد که استثنائا این بار معاملات بورس کالا سریعتر از بازار داخلی با واقعیتها همراه شده و بازار این دفعه با یک فاز تعویق در حال تاثیرپذیری از دادههای معاملاتی است. این نکته اما نشان میدهد که تقاضای اصلی در بازار از بستر مصرفکنندگان برجسته تغذیه میشود و خریداران اصلی که اغلب تقاضای خود را از بورس کالا تامین میکنند صحنهگردان این اوضاع هستند. این مطلب نشان میدهد که خریداران صنفی هنوز به بازار وارد نشده یا بخش مهمی از مایحتاج بازار از موجودی انبارها تامین میشود که از سال گذشته تغذیه شده است.
بررسی وضعیت معاملات بهصورت هفتگی
در سال گذشته حجم معامله پلیمرها در بورس کالا ۷۸/ ۱۳ درصد رشد داشته که میتوان این رقم را با کمی اغماض، رشدی ۱۴ درصدی برآورد کرد. این در حالی بود که رشد حجم معاملات در سال ۹۶، بیش از ۲۷ درصد بوده اما در کل با فرض تجربه رکود در اغلب بازارهای کالایی؛ این کارنامه معاملاتی قابل قبول و حتی جذاب به نظر میرسد. در هر حال دو سال پیاپی حجم معامله پلیمرها در بورس کالا افزایشی بوده و برای سال جاری هم انتظار داریم که این روند کلی صعودی باشد. با توجه به آمارهای معاملاتی امسال از هماکنون انتظار داریم که یک سال جذاب مجدد را شاهد باشیم.
بهصورت دقیقتر انتظار وجود دارد که متوسط حجم معاملات هفتگی امسال در بورس کالا افزایشی باشد ولی این انتظار شاید برای همه گریدها محقق نشود. واقعیت آن است که در فاز تولید برخی از گروههای کالایی با مشکل جدی روبهرو هستیم یا حجم سرمایهگذاریها برای افزایش حجم تولید کافی نبوده یا ظرفیت تولید آنگونه که بازار به آن نیاز دارد افزایش پیدا نکرده است. این داده به احتمال قوی یکی از پاشنههای آشیل بازار به شمار رود اگرچه پتانسیل تعدیل این تهدید هم وجود دارد. در آخرین خبرها آمده بود که صادرکنندگان میتوانند به جای بازگشت ارز حاصل از صادرات، اقدام به واردات مواد اولیه کنند. اگرچه این رویکرد در بازار و صنعت پلیمرها چندان هم موفق نبوده است ولی میتوان گفت که برای گریدهای جذاب، قیمت دلار کشف شده بسیار بالاتر از ارقامی است که هماکنون مورد محاسبه قرار میگیرد یعنی اگر صادرکننده به جای بازگشت ارز حاصل از صادرات حتی با نرخ سنا به واردات مواد اولیه به منظور تولید یا فروش اقدام کند، باز هم از جذابیت اقتصادی برخوردار بوده و باز هم منافع بیشتری را از شرایط فعلی به همراه دارد. این رویکرد معاملاتی را باید جدی گرفت آن هم در شرایطی که بهای برخی از پلیمرها حتی در کشورهای همسایه که از تولیدکننده در صنایع بالادستی برخوردار نیستند هم از قیمتهای داخلی بالاتر است بنابراین در صورت چابکی فرآیندها میتوان از این فرصت در تولید بهره برد. گروههای کالایی پلیاتیلن ترفتالات یا پلیپروپیلنها از این مزیت برخوردار هستند.