محمدرضا سبزعلیپور صاحبنظر مسائل اقتصادی در واکنش به سخنان تأمل برانگیز جناب آقای روحانی در شهرهای یزد و رفسنجان، به دلایل عصبانیت رئیس جمهور محترم و چرایی اظهارات ایشان در این مقطع زمانی پرداخت.
محمدرضا سبزعلیپور صاحب نظر اقتصادی در واکنش به سخنان تأمل برانگیز دو سه روز گذشتۀ جناب آقای روحانی در شهرهای یزد و رفسنجان، به دلایل عصبانیت رئیس جمهور محترم و چرایی اظهارات ایشان در این مقطع زمانی پرداخت و تحلیلی به شرح زیر نوشت: در هفتۀ جاری، آقای روحانی به چند استان سفر کردند و مردم و صاحب نظران منتظر دیدن و شنیدن نتایج مثبت این سفرها بودند تا در آغاز اولین روز "هفتۀ وحدت" و در این ایامی که کشور و ملت بیش از پیش نیازمند "امید و وحدت" می باشند، رئیس جمهور محترم با سخنان تأثیرگذار و عملکرد خویش، "امید و وحدت" را برای ایران و ایرانی به ارمغان بیاورند.
اما برعکسِ انتظارات و توقعاتی که داشتیم متأسفانه در کمال تعجب شاهد سخنرانی های تند و تیزی از آقای روحانی در جمع مردم شریف یزد و رفسنجان بودیم که امید را به یأس و وحدت را به تضاد مبدل نمود!! هر چند قصد ندارم تا مجدداً سخنان ایشان را بیان و بازپخش کنم اما بطور گذرا و سربسته به چند مورد از گفته های ایشان اشاره میکنم تا دین مطلب را شفاف و بخوبی ادا نمایم.
نظام جمهوری اسلامی ایران به یک شخص و یا یک گروه اطلاق نمی شود بلکه سه قوه و سایر ارکان، توأمان و با هم "نظام ایران" را تشکیل میدهند، پس تضعیف "ارکان نظام" به معنی تضعیف کل "نظام ایران" می باشد و توهین به "ارکان نظام"، بنوعی توهین به "کل نظام" محسوب می گردد که جناب آقای روحانی این مسائل را خیلی بهتر از بندۀ حقیر میدانند.
اما با این وجود، آقای روحانی در سخنان خویش در جمع مردم یزد با عصبانیت خاصی "قوه قضائیه" را مورد خطاب قرار داد و برخورد با فساد و فساد ستیزی و محکومیت مفسدین در ماههای اخیر را زیر سوال برد و بطور تلویحی "قوه قضائیه" را به فریب دادن مردم متهم کرد و افزود: «با بردن چند نفر به دادگاه بدلیل مبارزه با فساد، سر مردم "کلاه" نمیرود!!»
ایشان با این سخنان خود، بنوعی "قوه قضائیه" را به کلاهبرداری متهم کرد و در عین حال از مسئولین قوۀ قضائیه ای که خودشان آنرا چند دقیقه قبل تضعیف و تخریب کرده بودند خواست تا با مفسدین درشت برخورد نماید که البته منظورشان مفسدین درشت غیر دولتی بوده است!! حال این بحث پیش می آید، وقتی که قوۀ قضائیه ای را در برابر ملت تضعیف می کنیم و مردم و جامعه را نسبت به عملکرد آن مشکوک و بی اعتماد می نمائیم، چگونه انتظار داریم تا مقتدرانه با فساد و مفسدین برخورد نماید؟
این سخنان تند و تیز رئیس جمهور این شائبه را به ذهن عموم متبادر می کند که حتماً ایشان از جایی و یا از عملکرد قوۀ قضائیه عصبانی هستند که چنین سخن می گویند و به همین خاطر تصور غالب مردم به این سمت حرکت می کند که چون برخورد دستگاه قضا با فساد دولتی ها و همچنین فساد اقوام مسئولین دولتی شدت گرفته، آقای روحانی عصبانی و مشوش شده است!!
در بحث "کلاهبرداری" باید موردی را خدمت آقای روحانی عرض و متذکر شوم، کلاهبرداری یعنی (بردن مال دیگری با توسل به اَعمال مجرمانه و متقلبانه) حال این سوال پیش می آید و آن اینکه اگر "قوه قضائیه" که با دستگیری، محاکمه و بازپس گیری اَموال به یغما رفتۀ کشور و ملت و بازگرداندن اِعتماد عمومی، مرتکب "اَمر کلاه برداری" شده است پس کسانیکه با شعار، دروغ و دادن وعده های توخالی، امید و دلخوشی و "اعتماد عمومی" را سلب کرده و همه چیز آنان را به یغما برده اند، مرتکب چه جُرمی شده اند؟!!
ضمناً فساد غالباً در جایی رُخ می دهد که پول و منافع و رانت در آنجا باشد و اکثراً کسانی مرتکب فساد می شوند که به پول و رانت دسترسی داشته باشند، پس با توجه به اینکه پول و بودجه در اختیار دولت می باشد، باید این پیش بینی را داشته باشیم که بدنۀ دولت بیشتر از هر جای دیگری در معرض فساد و رانت خواری قرار دارد، هر چند که "قوه قضائیه" برخورد با مفسدین را از دستگاه قضایی شروع کرد و در راه "فساد ستیزی" ملاحظه هیچ شخص و دستگاهی را نخواهد کرد.
البته تجربه ثابت کرده مسئولین کشوری غالباً در ایام انتخابات به این و آن متوسل میشوند و نام اشخاص شناخته شده را در سخنرانی های خود بر زبان جاری میکنند . حضرتعالی نیز طی شش سال گذشته در دو انتخابات ریاست جمهوری همین کارها را انجام دادید و وعده های زیادی را برای جلب نظر مردم بیان نمودید اما مردم، صاحب نظران و رسانه های داخلی و خارجی کنجکاوند و میخواهند بدانند، وقتی که دیگر نمی توانید در انتخابات شرکت کنید و کمتر از دو سال دیگر دوران دولت دوازدهم به پایان میرسد، پس چرا مجدداً در سخنرانی های خود در یزد و رفسنجان به آقایان ... و مرحوم هاشمی رفسنجانی متوسل و نام آنان را در برابر مردم بعنوان یار و حامی خودتان بر زبان جاری کردید، آنهم در جایی که طی شش سال گذشته آقای ... و همچنین اعضای خانواده مرحوم هاشمی از نوع برخورد و عملکرد جنابعالی دلخور و از دولت تان انتقاد کرده اند؟!!
چرا باز هم به مردم وعده های شیرین دادید و از طرح دولت برای حمایت از 18 میلیون خانوار نیازمند در کشور پرده برداری نموده و تأمین آب برای دو استان کرمان و یزد و ایجاد یک پارک علم و فناوری در شهر رفسنجان و. و. و.... غیره را بعنوان شعارهای جدید سر دادید؟!!
نکته اصلی اینجاست وقتیکه دولت تان در واریز یارانه نقدی مردم دچار مشکل است، پس چطور جدای از پرداخت یارانه ها، میخواهید از 18 میلیون خانوار هم حمایت کنید؟ با کدام بودجه؟ آیا قبول دارید که سخنرانی های اخیر شما انتخاباتی و این شعارهایی هم که سر دادید، بنوعی وعده های شیرین انتخاباتی بود؟!!
بله، سخنرانی های دو سه روز گذشته شما انتخاباتی بود اما برای کدام انتخابات؟ در همین راستا بنده عرض میکنم که چه چیزی و چه موردی اینچنین شما را به تحرک وا داشته است.
نظرباینکه حدود سه ماه دیگر انتخابات مجلس یازدهم برگزار خواهد شد و چون شما هم احتمال می دهید که منتقدین "دولت تدبیر و امید"، برنده انتخابات باشند و اکثر کرسی های مجلس را بدست خواهند گرفت، از همین رو به عینه می دانید که دیگر "مجلس یازدهم" همچون "مجلس دهم" همسو با دولت شما نخواهد بود و از اسفند 98 به بعد، عملکرد دولت و دولتمردان تدبیر و امید زیر ذربین مجلس خواهد بود و بنوعی مو را از ماست خواهند کشید!! پیش بینی همین نتیجه، حضرتعالی را نگران و مشوش کرده و به این دلیل سخنرانی های تبلیغاتی خودتان را آغاز نموده اید تا شاید بتوانید بر نتیجه انتخابات مجلس آینده تأثیر گذاشته و اکثریت آرا را از دست گروه های مقابل خارج کنید تا شاید 15 ماه آینده را بدون دغدغه و استیضاح، بدون نظارت شدید و با آرامش بیشتری دولت دوازدهم را فرماندهی کنید!!
قصد داشتید تا با وعده های شیرین مادی دل مردم نیازمند و زیر خط فقر را بدست آورید و با اعتراف به کم و کاستی های کشور و انتقاد از قوه قضائیه و تضعیف بخشی از نظام، دل مخالفین و شکم سیرها را نیز بدست آورید!!
شما در سخنرانی های خودتان بنوعی اعتراف به ورشکستگی و غرق شدن در مشکلات اقتصادی را مطرح نمودید!! قرار بود در سفرهای خودتان خبرهای خوشی را مطرح نمائید و مردم را از کارهای مثبت انجام شده مطلع نمائید نه اینکه خبرهای بد و نگران کننده بدهید و دل مردم را خالی کنید!! اگر میخواستید به مردم و جهانیان خبر بد بدهید، اصلاً لازم نبود که اینقدر زحمت بکشید و به یزد و کرمان بروید بلکه از همان تهران هم میتوانستید این خبرها را به مردم بدهید.
با وجود اینکه قصد داشتید تا با سخنان خود مردم را راضی و دل آنان را بدست آورید اما تا عده ای از مردم رنج دیده که از مشکلات اقتصادی و تنگی معیشت به صدا درآمده و سعی داشتند تا اعتراض خودشان را با دادن چند شعار به گوش شما برسانند، آنان را هم همچون منتقدین عملکرد دولت، تحمل نکردید و با عصبانیت، این مردم را هنجرۀ دشمن و آمریکا خطاب نمودید!! زمانیکه در ایام انتخابات ریاست جمهوری 92 و 96 نیازمند رأی ملت بودید، این مردم را فرشته و ناجی خود می دیدید اما حالا که کار برعکس شده و آنان به شما نیاز دارند، مردم را هنجرۀ دشمن می بینید!! این مردم همان مردمی بودند که به شما اعتماد نموده و ساعتها کنار خیابانها صف کشیدند تا رأی شان را به جنابعالی بدهند!!
اصلاً پسندیده و قابل درک نیست که رئیس جمهور ایران اسلامی چنین سخنانی را بر زبان جاری کرده و با بیانات خویش "اتحاد و همولی و آرامش و امید ملت" را تحت الشعاع قرار دهد.
چنانچه جناب آقای روحانی طی 20 ماه باقیمانده از عمر دولت شان بجای گفتار درمانی و چرخاندن زبان شان، تدبیر را پیشه کرده و کلیدشان را به درستی بچرخانند، قطعاً موفقیتهای خوبی حاصل و دل مردم را در این مدت کوتاه شاد و همچنین حمایت ملت و ارکان نظام را نیز بدست خواهند آورد.
موضوع مهم دیگری که میبایست به آن اشاره کنم این است که هیچ خیری از دولتهای بیگانه به ما نخواهد رسید و بیش از اینکه دولت چشمش به کمک خارجی ها علی الخصوص اروپائیان دوخته شود باید به توان داخلی و نیروها و کارآفرینان ایرانی متکی باشد، زیرا کسانی در کشورمان وجود دارند که یک تنه می توانند بخشی از مشکلات دولت و ملت را حل کنند، بشرطی که آنان را جدی بگیریم و چوب لای چرخشان نگذاریم.
اینکه فقط امیدمان برجام و اینستکس و اروپا و آمریکا باشد، قطعاً هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد، همچنانکه در دوران "برجام" هم به درستی از فرصتهای پیش آمده استفاده نکردیم و گروهی تحت عنوان "کاسبان برجام" ایجاد شدند که فقط چشم به کمپانی های بزرگ دنیا دوخته و زمان را با جلسه و گفت و شنود با شرکتهایی همچون ایرباس، بوئینگ، توتال، رنو، پژو و.... سپری نمودند!!
بطور مثال: اگر سه چهار سال پیش بجای عقد قرارداد و پیش خرید 120 فروند هواپیمای مدرن از بزرگترین هواپیماسازیهای دنیا که بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت و به غیر از دو سه مورد، دیگر هواپیمایی به دستمان نرسید، 50 فروند هواپیمای یکی دو سال کار کرده را از ایرلانهای خارجی خیلی ارزان و حتی قسطی میخریدیم و همان موقع همه آنها را وارد ایران میکردیم، الان بغیر از هواپیماهای موجود، 50 فروند هواپیمای یکی دو سال کار کرده هم داشتیم. پس چرا انجام ندادیم؟!!
مطمئن باشید چنانچه امروز دوباره "برجام" احیاء شود اما ما برنامه و تدبیر و تیم متعهد، دلسوز و قوی، پاکدست و حافظ "منافع ملی" نداشته باشیم باز هم هیچ سودی از "برجام" نخواهیم برد، پس پیشرفت و اداره کشور را صرفاً به احیاء برجام گره نزنیم و عدم پیشرفت کشور و سوء عملکرد دولت را نیز به گردن منتقدین "برجام" نیاندازیم. محض اطلاع شما و مردم گرامی باید عرض کنم که "برجام" جاده صاف کن بود اما برای حرکت در این جادۀ صاف و شش بانده تازه ساخته شده، به اتومبیل سالم و مدرن و راننده های باتجربه و کاردان و قانونمند هم نیاز داریم تا به مقصد برسیم. اگر اول جاده بایستیم و فقط حرف بزنیم و از این جاده تعریف و تمجید کنیم، قطعاً یک متر هم پیش نخواهیم رفت و مشکل اصلی ما در ایام "برجام" این بود که نه راننده های باتجربه و قانونمند داشتیم و نه اتومبیلهای به درد بخور، فقط ابتدای جادۀ "برجام" ایستادیم و گفتیم به به ... و چه چه ... که هنوز بسم الله سرخط هستیم.