روند نزولی قیمت سهام در معاملات روز گذشته با شدت کمتری ادامه یافت، با وجود حمایت سهامداران عمده، شاهد انجماد صفهای فروش در سهام شرکتهایی بودیم که به دلیل اندازه کوچک بازار و میزان کم شناوری جزو شرکتهای نامنعطف و اصطلاحا خشک بازار شناخته میشوند.
شاخص کل بورس تهران که در معاملات روز شنبه در پی هجوم کمسابقه فروشندگان ضمن افت ۴/ ۴ درصدی، سومین سقوط تاریخی خود را ثبت کرده بود، طی دادوستدهای دیروز به لطف بهبود تقاضا در سهام بنگاههای بزرگ افت محدود ۴/ ۰ درصدی را تجربه کرد و سرانجام در سطح ۳۶۵ هزار واحد قرار گرفت.
با وجود حمایت سهامداران عمده، شاهد انجماد صفهای فروش در سهام شرکتهایی بودیم که به دلیل اندازه کوچک بازار و میزان کم شناوری جزو شرکتهای نامنعطف و اصطلاحا خشک بازار شناخته میشوند.
بررسی علل تحرکات سهامداران عمده در برخی سهمها میتواند برای فعالان تازهوارد درسآموز و عبرتانگیز باشد و در دورههای بعدی رونق و رکود به کمک بورسبازان بیاید. البته باید در نظر داشت که هر گونه برداشت نادرست از رفتار بازیگران حقوقی و تصور حمایتی به تصمیمات مخاطرهآمیزی از سوی معاملهگران خرد بینجامد.
در این میان، نکته بدیهی این است که سایه ابهامات محیطی بر تمام اقتصاد کشور گسترده و هر گونه فعالیت در بورس متاثر از فضای کلان اقتصاد سیاسی است. در چنین حالتی که عدم قطعیتها شدت مییابد، میتوان رفتار سایر بازیگران اقتصادی را در بازارهای همسایه رصد کرد و به بازسازی انتظارات پرداخت و به این ترتیب، تصویر منطقیتری برای انتخاب و عمل ترسیم کرد.
غولها در حمایت بازیگران بزرگ
آغاز معاملات دیروز توام با ادامه فشارهای عمومی فروش در کل بازار سهام بود. نماگر اصلی بورس در همان ابتدای معاملات ریزش حدود ۵ هزار واحدی را تجربه کرد و تا سطح ۳۶۲ هزار واحد هم عقب نشست.
در واقع، خروج سهامداران هراسان در آغاز کار سبب شد تا از فشار اولیه عرضهها کاسته شود و در کنار حمایت سهامداران عمده، قیمتها از پایینترین سطوح روزانه فاصله بگیرند. تاثیر حضور پررنگ سهامداران عمده در بزرگان کالایی و همچنین مخابراتی در احیای روند شاخص کل و شکنندگی صفهای فروش در کل بازار نمایان شد.
نماگر کل با تقویت تدریجی تقاضا در غولهای بورسی نظیر فولاد مبارکه اصفهان و شرکت همراه اول و دیگر نمادهای شاخصساز حدود ۳ هزار واحد از افت ابتدایی را جبران کرد و نهایتا به کانال ۳۶۵ هزار واحد برگشت.
روند فوق را میتوان در شکنندگی و تبخیر تدریجی صفهای فروش هم دید. شروع معاملات دیروز همراه با افت قیمت در ۲۹۱ نماد بورسی (از ۳۱۵ نماد) و همچنین تشکیل صف ۷۷۰ میلیارد تومانی فروش در ۲۱۴ نماد بورسی بود. ضمن اینکه صفهای خرید هم به ۶ نماد محدود میشد.
اما در پایان معاملات میزان رشد قیمت با بهبود جو روانی حاکم بر بازار ابعاد گستردهتری یافت بهطوریکه سطح قیمت سهام در ۵۲ نماد بورسی به محدوده مثبت رسید و انجماد نقدینگی در صفهای فروش به ۱۹۸ نماد بورسی کاهش یافت. ضمن اینکه بر حجم تقاضا و تعداد سهامداران در صفوف خرید هم افزوده شد.
اگر این اعداد را با میزان عرضههای روز شنبه مقایسه کنیم درخواهیم یافت که هیجان عرضه تا چه حد آب رفته است. ارزش صفهای فروش بورس در پیشگشایش روز شنبه به بیش از ۶ هزار میلیارد تومان میرسید و در پایان معاملات شنبه رقمی معادل ۴ هزار میلیارد تومان بود.
درحالیکه دادوستدهای دیروز با صف فروش بیش از ۱۷۰۰ میلیارد تومانی آغاز شد و نهایتا با صف فروش ۱۰۳۵ میلیارد تومانی به پایان رسید. کاهش قابل ملاحظه ارزش صفهای فروش نشان میدهد ترس بین معاملهگران با گذر زمان فروکش خواهد کرد. اختلاف روند قیمت در میان بنگاههای کوچک و بزرگ از دیگر خصایص معاملات روز گذشته بود که نباید از آن غفلت کرد.
ترجمان انجماد پولها در صفهای فروش
به رغم تعادل نسبی قیمت در بسیاری از نمادهای شاخصساز و بازگشت برخی از آنها به مدار مثبت، سهامداران در بسیاری از نمادها به انگیزه خروج از بازار در صفهای منجمد مجال فروش سهم را نیافتند. این سویه معاملات را میتوان در رفتار واگرای دو نماگر اصلی بازار مشاهده کرد. دیروز درحالیکه شاخص کل افت محدود ۴/ ۰ درصدی را تجربه کرد، نماگر هموزن بهدلیل تداوم عرضههای آبشاری در سهام شرکتهای کوچک و متوسط، سقوط بیش از ۳ درصدی را به نمایش گذاشت.
نکته مهم درخصوص انجماد پولها در صفهای فروش سهمهای کوچک، فقدان خریدار و عدم معامله این نمادها با وجود بهبود فضای روانی حاکم بر بازار است.
برقراری صفهای فروش با حجم بالا در کنار بیرغبتی خریداران حقیقی و حقوقی به جمعآوری صفهای فروش بیش از هر چیز تحتتاثیر ریسکهای محیطی است که به شکل تقابل نظامی ایران و آمریکا نمایان شده است. این موضوع، مشکل عدم نقدشوندگی را برای بسیاری از سهام شرکتهای بورسی بهوجود میآورد که میتواند در ادامه مسیر تشدید شود.
از سوی دیگر ناامیدی سهامداران از خروج از سهام یاد شده میتواند در ادامه مسیر از تلاش آنها برای قرار گرفتن در بین اولین صفنشینان و خروج هرچه سریعتر از زیانهای آتی جلوگیری کند.
اما مساله این است که انجماد پولها در چنین وضعیتی با زیاد شدن ریسک نقدشوندگی و از بین رفتن تدریجی ارزش داراییهای سرمایهگذاران با پورتفوهایی شامل این گونه سهمها در بازار بسیار پررنگ و فراگیر است. این طیف از سهمها عموما با پشتوانه پولهای تازهوارد و سرمایهگذاران کوچکمقیاس حرکتهای صعودی خود را آغاز کرده و ادامه دادهاند. بنابراین، کاهش شدید میل خرید از سوی سرمایهگذاران خرد با تصورات خام و تجارب نسبتا کمتر معاملهگری در کنار فقدان سهامدار حقوقی قدرتمند بهعنوان متولی، سمت خرید حقوقیها را نیز منفعل کرده است.
تحرکات حقوقیها بر لبههای باریک
سهامداران عمده در دو روز اخیر حضور موثری در جهت شکستن صفوف فروشندگان داشتهاند. این دسته از فعالان در روز شنبه طی مشارکتی بیسابقه، مالکیت حدود ۱۸۵۰ میلیارد تومان از کل سهام بورسی را به نام خود رقم زدند و روز گذشته نیز بالغ بر ۵۳۰ میلیارد تومان سهم را به پرتفوی خود اضافه کردند.
بررسی آماری تغییر مالکیتها نشان میدهد بخش عمده مشارکت فعالان حقوقی در صنایع بزرگ رقم خورده است. این حد از مشارکت بهخصوص در سهام شرکتهای بزرگ کالایی، بانکها و خودرو را میتوان به دو گونه تفسیر کرد که هر برداشتی میتواند پیامد خاص خود را در بر داشته باشد.
اگر ایده و انگیزه اصلی فعالان حقوقی، چنان که برخی میپندارند، حمایت از سهمها و مثبت کردن شاخص به بهای کاهش بار روانی معاملات و تاخیر در تعادل باشد، آن را باید نوعی خطای راهبردی دانست چراکه چنین تصوری به مثابه غفلت از علت فشار عرضههاست.
در واقع، حمایت صرف از قیمت سهم و نادیده گرفتن ریسک سرانجام فرآیند دستیابی به تعادل را به تعویق میاندازد و زمان بیشتری میطلبد تا هیجان بازار تخلیه شود.
اما اگر خریدهای کنونی سهامداران عمده را به منزله ارزندگی سهام مورد حمایت در نظر بگیریم، ماجرا به کل متفاوت خواهد بود. در واقع، اگر تحرکات فعالان حقوقی که در سهام شرکتهای بزرگ حضور پررنگتری را به نمایش گذاشتهاند منطبق بر اصول سرمایهگذاری در افق میانمدت و بلندمدت بدانیم، به نتایج دیگری میرسیم.
در چنین حالتی، تصمیمگیری معاملهگران خرد نه بر مبنای حمایت بازیگران عمده در مواقع رکود، که براساس ترکیبی از ریسک و بازدهی صورت خواهد گرفت. در این حالت، موضوع ریسک نقش پررنگتری در انتخاب سهام ایفا خواهد کرد و تصورات خوشبینانه از رفتار بازیگر حقوقی بهعنوان پشتوانهای برای خریدهای جسورانه و مخاطرهآمیز در سهام غیربنیادی رنگ خواهد باخت.
در باب اهمیت نگاه همسایگان
چنان که میدانیم، اضطراب و هیجان طی دو روز اخیر منحصر به بورس تهران نبوده است. سایه ابهامات و عدم قطعیتها به حدی گسترده است که علاوه بر بازارهای داخلی نظیر ارز و طلای داخلی، تاثیر خود را بر بازارهای جهانی هم گذاشت. نرخ دلار طی روز گذشته به ۱۳ هزار و ۸۵۰ تومان (بالاترین سطح از ابتدای خرداد) رسید و قیمت سکه هم پس از حدود ۶ ماه کانال ۵ میلیون تومانی را تصاحب کرد.
نکته جالب توجه این است که واکنشهای دیروز دلار و سکه نسبت به روز شنبه قویتر بود و حتی حضور بازارساز ارزی هم نتوانست از شدت رشد نرخها کم کند.
بهای سکه دیروز جدیترین رشد روزانه را طی یک سال گذشته به نمایش گذاشت تا تب بالای تقاضا برای داراییهای امن را آشکار کند و از طرف دیگر، انتظارات بازیگران بازار طلا را از ریسکهای سیاسی اخیر فاش کند.
در کنار بازارهای داخلی، رصد بازار جهانی در مواجهه با تقابل ایران و آمریکا برای فعالان بورس تهران حائز اهمیت زیادی است. روز جمعه بازارهای سهام، نفت و طلای جهانی واکنشهای منفی به اقدامات تروریستی آمریکا در بغداد نشان دادند. نفت به اوج ۷ ماهه صعود کرد و طلای جهانی در پی ترس از افزایش تنش در خاورمیانه جهش بیش از ۲ درصدی را به ثبت رساند و به بالاترین ارتفاع در ۴ ماه اخیر دست یافت.
میدانیم که معاملات بازار جهانی بر خلاف بازارهای داخلی از عمق بسیار بالاتری برخوردار است و بنابراین شائبه مداخله و دستکاری در فرآیند تعادل در مورد این بازارها وجود ندارد. همین عمق و گستره میتواند نحوه شکلگیری انتظارات سرمایهگذاران بزرگ جهانی را در قبال ریسکهای ژئوپلیتیک در منطقه به شکل شفافتری نمایان سازد.
از این دیدگاه، بازگشایی هفتگی بازار جهانی طی معاملات امروز – دوشنبه – میتواند بهعنوان چراغ راهنما برای ادامه حرکت اهالی بورس تهران عمل کند و در مسیریابی و تصمیمات معاملهگران راهگشا و موثر باشد.