کاری که الان پژوهشکده پولی بانکی، بانک مرکزی و وزارت ارتباطات در مورد پیاده سازی ارز دیجیتال در کشور دنبال میکنند، یک ضرورت است اما ضرورتی است که نتیجه ندارد.
به دلایل مختلفی ارزهای دیجیتال نهتنها در ایران، بلکه در کل فضای جهانی کارکرد اصلی خودشان را بهعنوان یک ارز و واسطه مبادله از دست دادهاند و امروز فقط آنها بهعنوان یک ابزار سرمایهگذاری برای مخاطبان جذابیت دارند، یعنی نوسانات ارزش آنهاست که الان برای مخاطبان جذاب است.
از یک طرف، کاری که الان پژوهشکده پولی بانکی، بانک مرکزی و وزارت ارتباطات در مورد پیاده سازی ارز دیجیتال در کشور دنبال میکنند، یک ضرورت است، از طرف دیگر، ضرورتی است که نتیجه ندارد. این کار از لحاظ اینکه ما بتوانیم بخشهای مختلف جامعه را چه از بعد تحلیلی، پژوهشی و تحقیقاتی و از چه بعد فرهنگسازی با این پدیده آشنا کنیم و اینگونه نباشد که ما بگوییم که یک پدیده یا فناوری جدیدی در عرضه جهانی متولد شده و ما از آن چیزی نمیدانیم، اتفاق خیلی خوش یمنی است که مرکز توجهات قرار گیرد و افراد بتوانند با تمرکز روی آن بخشهایی که امکان تحقیق، تحلیل و پژوهش بیشتری دارند، تجربیات دیگر کشورها را آنطور که درست است انعکاس دهند.منتها به دلایل مختلفی تصور میکنم که این کار سرانجام پیشبینی شده و طراحی شده خوبی نداشته باشد.
دلیل اول اینکه چون ارز دیجیتال بهعنوان یک ارز جایگاه خودش را پیدا نکرده، البته نهتنها برای ما بلکه برای کشورهای پیشرفته هم این اتفاق نیفتاده است و هنوز این کشورها مردد هستند که بالاخره آیا این بازار مهارشدنی است یا خیر، و فعلا بعد سرمایهگذاری آن است که خیلی جذاب است که اگر ما این دید را داشته باشیم، خیلی دنیا متفاوت میشود. دلیل دوم اینکه، اگر به تعبیر برخی، ما بخواهیم بیت کوین وطنی طراحی کنیم، ممکن است چندان با استقبال روبهرو نشود، چون بیتکوینی که در عرصه جهانی معامله میشود، حداقل از دید معامله گران درون کشور جاذبههای متفاوت تری دارد، جاذبههایی که ممکن است ارز داخلی نداشته باشد.
برای مثال بیت کوین در عرصه بینالمللی بر مبنای دلار است و اگر ما بخواهیم رمزارز بر مبنای ریال طراحی کنیم، احتمال دارد چندان جذابیت نداشته باشد. دیگر اینکه، برای محبوبیت رمزارزهای بینالمللی هیچگونه قاعده و مکان خاصی تعریف نشده است و اگر رمزارزی که ما طراحی میکنیم فقط در ایران فعالیت داشته باشد و کاری به دیگر کشورها نداشته باشیم، انگار که نقض غرض کردیم و به آن اهداف تعیین شده حتی روی کاغذ نمیرسیم. اگر هم قرار باشد که با بقیه کشورها تعامل کنیم که رمز ارز ما هم جزو ارزهای بینالمللی باشد که آنها هم این را بپذیرنند و نسبت به آن اقبال و توجه نشان دهند، بهنظر میرسد در شرایط خاص اقتصادی که ما الان در آن قرار گرفتیم، این مساله ممکن است با عدم توفیق مواجه شود و ما به این واسطه نخواهیم توانست آن را بهصورت فراگیر در کل دنیا داشته باشیم و در آن زمان این امکان وجود دارد که این نوع ارز یکی از بزرگترین ویژگیهایش که همان قائل نبودن و قید نداشتن به اینکه در کدام منطقه معامله میشود را از دست بدهد.